سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس راهی را در جستجوی دانش بپیماید، خداوند راهی را به سوی بهشت برایش هموار گرداند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
خبر مایه

تمام نعمت‏هاى ظاهرى و باطنى، آشکار و نهان که در زمان آن حضرت به بندگان مى‏ رسد، از برکات وجود اوست - که درود و صلوات خداوند بر او باد - احادیث در این باره بسیار است، بیش از حدّ تواتر و به همین جهت است که در توقیعى که در احتجاج روایت شده، آمده است: و امّا نحوه بهره‏ورى از من به هنگام غیبتم همانند استفاده از خورشید است موقعى که ابر آن را از دیده‏ها پنهان کند.(1)

در بسیارى از روایات، امام واسطه رسیدن فیض الهى به بشریت معرفى شده است؛ یعنى آنچه از برکات، نعمت‏ها، رحمت و لطف خداوند بر عالم نازل مى ‏گردد، به واسطه امام و از کانال وجودى او است.
 این مفهوم اساسى بارها در سخنان ائمه(ع) تکرار شده است. امام سجاد (ع) مى ‏فرمایند؛ خداوند به واسطه ما رحمت را منتشر مى ‏سازد و به ما باران مى ‏فرستد و برکات را از زمین بیرون مى ‏آورد.

 و امام صادق(ع) مى‏ فرماید:
« بنا اثمرت الاشجار و أیعنت الثمار وجرت الأنهار و ینزل الغیث.»
ویا طبیعت نظام خلقت، داراى مراتبى همانند هرم است که در رأس آن، وجود حجت الهى است، برکات و فیض و رحمت پروردگار، نخست، بر آن قُله نازل شده و سپس از آن جا بر همه جوانب، تا قاعده هرم سرازیر مى ‏گردد.

امام موسى بن جعفر(ع) مى ‏فرماید:
«... ما من ملک یهبطه الله فى امر لما یهبطه له الا بدأ بالامام فعرض ذلک علیه...» هیچ فرشته ‏اى را خداوند براى امرى فرو نمى ‏فرستد مگر اینکه از امام آغاز کرده و آن امر را بر او عرضه مى ‏دارد.

 یکی دیگر از برکات وجود حجت الهى، مسئله رفع عذاب و امان اهل زمین مى ‏باشد. یکى از سنت‏ هاى الهى آن است که وجود یک فرد مؤمن و صالح در یک جمع، باعث دور کردن عذاب و حفظ همه آن جمع مى ‏گردد.

جابربن عبدالله از پیامبر(ص) نقل مى ‏کند:
«خداوند به واسطه صلاح فرد مسلمانى، فرزندان و فرزندان فرزندان و اهل خانه و خانه ‏هاى اطرافش را نگه مى‏ دارد و همه آنان در پناه خداوندند تا زمانى که او در میان ایشان است.»
گویا، صرف نظر از شایستگى و استحقاق مردم، قانونى در جهان حکم فرماست، که اساس آن، اثر وضعى ایمان و عمل صالح مى ‏باشد و طبق این قانون، حضور یک انسان صالح موجب رفع گرفتارى ‏ها و بلایا مى ‏گردد.

امام صادق(ع) در ذیل آیه 74 سوره هود «یجادلنا فى قوم لوط» که به گفت و گوى حضرت ابراهیم(ع) با فرشتگان اشاره دارد، مى‏ فرمایند:
«زمانى که فرشتگان بر ابراهیم(ع) وارد شدند و مأموریت خود را براى عذاب قوم لوط باز گفتند، حضرت ابراهیم به آنان فرمود:... اگر در این قوم یک مؤمن باشد، آیا آنان را عذاب مى ‏کنید؟ گفتند: نه. حضرت فرمود: پس لوط در میان آنان است. فرشتگان پاسخ دادند: ما به کسانى که در میان آن قوم هستند آگاه ‏تریم، البته لوط و خانواده‏ اش، غیر از زنش را نجات خواهیم داد.»

این معنا، در امت پیامبر خاتم صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ، در سطح بسیار وسیعش، در گستره زمانى و مکانى، با وجود دائمى امام در بین ایشان جارى است.
روایات معصومین(ع) مؤید این است که به برکت وجود حضرت، بسیارى از عذاب‏ها از جامعه بشرى رفع مى ‏گردد.

از امام باقر(ع) سؤال شد: أبالناس حاجة الى الامام؟ در پاسخ فرمود: أجل لیرفع العذاب عن اهل الارض، سپس به آیه قرآنى استشهاد کردند که پیامبر اسلام(ص) را مخاطب قرار داده و حضرت را عامل رفع عذاب از امّت معرفى مى ‏کند: «و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم».

 روایت امام، از یک سو اثر وجودى ذکر شده در آیه را، به ائمه نیز تعمیم مى‏ دهد و از سوى دیگر با عبارت «اهل الارض»، امان حاصل از وجود حجت الهى را، شامل همه اهل زمین، اعم از مؤمن و کافر مى‏ داند.

امام صادق(ع) درباره امام دوازدهم مى ‏فرماید:
« این امت چرا باور ندارد که خداوند عزوجل با حجت خود همان کند که با یوسف کرد؟ که در بازارهایشان آمد و شد کند و بر زیر اندازهایشان گام نهد؛ در حالى که او را نمى ‏شناسند... تا زمانى که خداوند اذن دهد و خود را به ایشان بشناساند؛ چنان که به یوسف اجازه داد. »

چنان که امام صادق(ع) در حدیث دیگرى مى ‏فرماید:
«لن یزالو فى امان ان تسیح بهم الارض مادمنا بین أظهرهم».

در اعتقاد شیعه امام غایب، غافل از مردم و جداى از جامعه نیست، بلکه على رغم ناشناخته بودن چهره، به عنوان حجت در میان مردم حاضر است و به حکم امامت، وظایف الهى خود را انجام مى ‏دهد؛ هر چند جزئیات و چگونگى این رفتارها براى مردم روشن نباشد.

 عظیم‏ترین فایده وجودى امام که همان وظیفه اصلى اوست، مسئله «هدایت» مى ‏باشد.
 این مسئولیت در زمان همه ائمه (ع) در رأس اهتمامات ایشان بوده و هرگز متوقف نشده است و لازمه انجام آن نیز شناخت چهره امام و ارتباط مستقیم با او نبوده است.
همان طور که پا بر جایى هر خیمه به ستون و محور آن وابسته است و استمرار برپایى و بقاء آن نیز منوط به استوارى همان ستون مى ‏باشد، عمود خیمه عالم هستى نیز، وجود حجت الهى است ؛ چنان که در روایات متعددى آمده است:

«‌ لوبقیت الارض یوما بغیر امام لساخت. »
عالم، تا زمانى برپاست که حجت الهى در روى زمین باقى باشد. جعلهم الله ارکان الأرض ان تمید بأهلها...

امّا عمود یک خیمه، ممکن است، ستون آشکارى در میان آن باشد، که هر کس وارد مى ‏شود بلافاصله آن را ببنید و جایگاهش را بشناسد و یا از نوع دیگرى تعبیه گردد که به راحتى قابل رؤیت نیست. در هر دو حال، واقعیت وجودى خیمه، وابسته به همان ستون است؛ چه آشکار باشد چه پنهان. در عالم خلقت نیز، هر چند ممکن است که مردم در شرایطى امام را نشناسند، ولى بدون وجود امام اراده خداوند بر وجود و بقاى جهان تحقق نمى ‏گیرد.

از امام رضا(ع) پرسیدند: آیا زمین به غیر امام باقى مى ‏ماند؟ فرمودند: خیر، باقى نمى ‏ماند، در این صورت فرو مى ‏ریزد. بر این اساس، بر پایى عالم و حیات خود ما و استفاده از برکات عالم، مهم‏ترین اثر وجودى و فایده‏اى است که با بودن آن حضرت بر ما و جهان خلقت جارى است و این سنت و قانون الهى تغییرناپذیر مى ‏باشد.

در روایات متعدّدى آمده است که پیامبر(ص) فرمودند: « لایزال هذا الدین قائما حتى یکون علیکم اثنى عشر خلیفة »
بر پایه این کلام، قوام و استوارى دین به وجود دوازده نفر جانشین پیامبر است که چون عدد آنان در روایت معین شده، پس از یازدهمین ایشان، پایدارى دین به وجود آخرین امام خواهد بود.

حضرت امیر(ع) در کلامى، وجود امام ظاهر یا غایب را در هر زمان، رمز عدم بطلان حجت‏ها و بیّنات الهى مى ‏داند:                   « اللهم بلى، لاتخلو الارض من قائم لله بحججه امّا ظاهرا مشهورا او خائفا مغمورا، لئلاّ تبطل حجج الله و بینّاته »

 بنابراین، وجود امام ضامن حفظ و سلامت دین براى بشریت است و با این شرط هرگز تعالیم اسلام، حتى در سخت‏ ترین شرایط از بین نمى ‏رود. به عبارت دیگر، دیندارى و عبادت همه هدایت شدگان و راه یافتگان به حق در کره خاکى، مدیون و وابسته به امام است.


86/11/24::: 12:28 ص
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ رئیس جمهور اگربعضی چیزها نبود به مجلس نشان می دادم www.masahebdarim.parsiblog.com سند تو ال ممنون داغ داغ داغ داغ جالب
+ با عرض سلام ایدیهام هک شده فقط یه ایدی با نام ماصاحب داریم دارم انشاءالله اد کنید و به دوستانتون هم سند تو ال کنین ممنون ازتون ایدیم ma_saheb_darim313