سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سزاوارترین کس به دوستی، آن است که با تودشمنی نکند . [امام علی علیه السلام]
خبر مایه

حضرت علی (ع)درفرازی از خطبه 31 فرمود:طلحه سوار برمرکب سرکش می شود ومی گوید رام است .درواقع این نگرش منفعت طلبانه وغافلانه است که منجربه فساد خواهد شد.اگر امروز به اندازه ی موری دشمنی کنند بدان فردا به مارهم قناعت نخواهد کرد. که یارت می شوند و بارت می کنند ،با تار می آیند و تورپهن می کنند ، درنار غوطه ورند وازنور می گویند ، به کارمی گیرند وکور می کنند و وقتی همه چیز فراهم شد به زاری می اندازند و زور می گویند

 

undefined

مبحث جنگ نرم این روزها  اصطلاح پر طرفداری است و اغلب صاحب نظران درباره ی آن گفتگو و اعمال نظر می کنند . بد نیست کمی هم راجب خود این مبحث نقادی شود تا موضوعات پیرامون آن روشنتر گردد .جنگ نرم در معنای کلی به جنگی گفته می شود که در طی آن ، طرفین بدون خونریزی و کشتار عینی با هم مبارزه می کنند و به عبارت دقیق تر :وقتی که پنبه شمشیر    است ،سر اندیشه بریده خواهد شد وطبیعتا فضای مبارزاتی  آرام و بی زد و خورد جلوه خواهد کرد اما تلفات آن معمولا بسیار چشمگیرتر از جنگ سخت گزارش می شود .عرصه ی مبارزه در جنگ نرم عرصه ی  تفکرات است و  با ابزارهای بسیار نرم و ظریفی صورت می گیرد .در این مقاله به تحلیل و توصیف چگونگی رخداد یک جنگ نرم در یکی از این خاکریزهای نامرئی می پردازیم و با مدد گرفتن از کلام گهر بار علی (ع) در نهج البلاغه سعی در روشن نمودن فضای تاریک حد اقل یک خاکریز و شناسایی عناصری که در برپا کردن این جنگ دست دارند خواهیم پرداخت اما نکته ی شایان ذکر این است ، اغلب مقاله ها و نقدها یی که بااستفاده از متون اصلی دینی و تاریخی ارائه می شوند به نوعی با برخوردهای متفاوتی روبرو می شوند .برخی می گویند زندگی در عصر نوین، مطالعات هم عصر خود را می طلبد و این استفاده ی پی در پی از تاریخ و یا ارجاع دادن به کلام بزرگان و شخصیت های برجسته ی تاریخی ، نوعی همانند سازی وقایع است .به بیان دیگر لزومی ندارد نویسنده موشکافی کند و مصادیقی پیدا کند که مختصات آن در گذشته وجود داشته و سپس به کپی کردن آنها با مصادیق کنونی اقدام کند . البته به یک تعبیر این مطلب درست است زیرا بسیاری از نویسندگان بدون در نظر گرفتن شئون شخصیت های بزرگ تاریخ به ویژه امامان ، آنان را با هر کسی مقایسه کرده و از این طریق تبیین موضوع می نمایند اما به نظر نگارنده ی این مقاله  چنانچه در بررسی و تحلیل موضوعات در هر عرصه ای وقایع گذشته و حال را با معیار حقیقت بسنجیم  آنگاه میزان نزدیک بودن مصادیق را با الگوهای حقیقی در نظر بگیریم به تعبیر بزرگان ،به شبیه یابی وقایع تاریخی پرداخته ایم نه شبیه سازی آنها .و این یافتن شباهت ها در طول تاریخ ،کاری ظریف است و اندیشه ای مسئول و متعهد می طلبد تا به دور از بدعتها  آنچه رخ می دهد نمایان کند و زمینه را برای عبرت آموزی از گذشته و استفاده ازآن به عنوان پلی برای آینده  امکان پذیر نماید .بعلاوه  از این نکته نباید غافل شد ، اگر وقایع روزگار پیشین تاثیری در رخدادهای امروز نداشته باشد کارکرد خود را از دست خواهند داد چراکه هویت انسانها بدون تاریخ پایه و اساسی نخواهد داشت .


  

براساس فرمایشات مقام عظمای ولایت ،فهم دشمنی    دشمن، ازضروری ترین راه های مبارزه است.بر اساس استدلال عقلی ، هرچه انسان  شگردها ، تاکتیک ها، ابزار، روشها و برنامه های دشمن  را بشناسد تدبیری که اتخاذ می کند کاملتر و حکیمانه تر خواهدبود.دراین مقاله به روش شناسی دشمن وتحلیل تاکتیک های آن براساس کلام نورانی حضرت امیر در نهج البلاغه خواهیم پرداخت.دراین که جامعه امروزما درمعرض خطر شیطانک های بسیارو به گفته ی حضرت امام رحمت ا....  در راس همه ی آنها شیطان بزرگ امریکا است شکی نیست.اما نکته قابل تامل این است که متاسفانه برخی از صاحب نظران  جامعه به دردخوش خیالی دچارشده اندوبا وجود دیدن چنگ ودندانهای دشمن بازهم می گویند: ان شاءالله که خیراست.بد به دلتان راه ندهید گویا این دسته ی قلیل  از روی  مصلحت اندیشی، فضای غبارآلود دشمنی را روشن فرض می کنند حال دراینکه واقعا از روی مصلحت این گونه می اندیشند یابراساس منفعت ،قضاوت باخدا.اما آنچه که روشن است اینکه هرچه دشمن خود اعتراف می کند : مافلان میزان علیه ایران خرج براندازی نظام کرده ایم وروزانه فلان تعدادافراد کارآمد  دراین خصوص با حقوق بالا استخدام می کنیم تا کاراغتشاش زمین نماند باز هم  سکوت اختیار کرده و تعهدی نسبت به   انقلاب و سرزمین خود ندارند .مگر نه این است که  آزموده را چندبار آزمودن خطاست ؟ دردوراهی باور وتردید فقط اندکی صبر لازم است نه آنکه دچاروسواس بیهوده شده ودرهمان منزلگاه بدی ماند که نام آن شک وتنها محل گذربوده است.البته اندیشه انتقادو اصلاح ،اندیشه مبارکی است به شرطی که به تخریب نینجامد واز ابزار مخرب استفاده نشود وهدف بیگانگان محقق نشود . این اندیشه، پیش فرضی می طلبد که آن هم اصلاح نفس خویش است.مصلحین کسانی اند که نشانه های صلح درباطن وظاهر آنها نمایان است زیرا اگرازهدایت حرف بزنی وبه باطل عمل کنی از مغضوبین خواهی بودکه اگرخسرو خسرو باشد صلاح  کارخویش رابه دست هرکسی نمی سپارد.آنهم کسانی که در چشم انسان نگاه می کنند ولبخند مرموزی که به ظاهر محبت آمیزو خیرخواهانه است برلب دارند درحالیکه تخصص شان هیپنوتیزم شخصیت و هویت است. تفاوت نگاه سازش یا مقاومت، تفاوت دربودن ونبودن است واین روحیه مقاومت مدبرانه دربرابردشمن روحیه ای است نشات گرفته ازایمان حقیقی به خداوتوسل به آل ا...وچنگ زدن به ریسمان الهی است که این دیدگاه را برخی رویکردی سنت گرایانه ومتحجرانه می خوانند. به اعتقاد نویسنده :قرآن منهای عترت واسلام بدون ولایت دیدگاهی برخاسته ازنوعی تعصب روشنفکرانه است زیرا این خط کش ومعیار ولایت ودرامتداد آن ولایت فقیه است که میزان توازن وفاصله دیدگاه ولایی انسان راباخود مشخص می کندواگراین خط گاهی دورویاحتی درجهت عکس خط ولایت ترسیم شود اگرنخبه نباشی گمراه شده ای واگرنخبه باشی گمراهتر .نخبه اگر نخبه باشدتفاوت تزویروتنویر، یاروبار، نارونور ، تاروتورو مار و مورراتشخیص خواهد داد.


 حضرت علی (ع)درفرازی  از خطبه 31 فرمود:طلحه سوار برمرکب سرکش می شود ومی گوید رام است .درواقع این نگرش منفعت طلبانه وغافلانه است که منجربه فساد خواهد شد.اگر امروز به اندازه ی موری دشمنی کنند بدان فردا به مارهم قناعت نخواهد کرد. که یارت می شوند و بارت می کنند ،با تار می آیند و تورپهن می کنند ، درنار غوطه ورند وازنور می گویند ، به کارمی گیرند وکور می کنند و وقتی همه چیز فراهم شد به زاری می اندازند و زور می گویند.


درباره ی مبحث جنگ نرم در زمینه های باورهای دینی با رویکرد اسلامی ،چه تاریخی روشن تر از سیره اهل بیت و چه الگویی کامل تر و زیبا تر ازعلی (ع) که با کلام گزیده و بلاغت بی نظیرش در عرصه های متفاوت اجتماعی و سیاسی ،موضوع جنگ نرم و اهداف شوم دشمن را به خوبی نمایان نموده است . حضرت در یکی از بلیغ ترین فرازهای خویش فرمودند :شگفتا شگفتا از این واقعیت که قلب انسان را میمیراند و دچار اندوه میکند که دشمنان در باطل خود وحدت دارند و شما در حق خود شاخه شاخه اید. واقعیت این است که اگر اندیشه صوابی وجود داشته باشدبا مسیر ناصواب محقق نخواهد شد و این شیطان است که در کمین این راههای ناصواب منتظر به دام انداختن دلهای مریض است تا تخم نفاق بکارد و میوه دشمنی برچیند و در این مسیر از هیچ اندکی هم چشم نخواهد پوشید.حضرت در خطبه 66 دشمن را از دیدگاه روان شناختی بررسی کرده و می فرماید:دشمن دستی برای حمله در پیش و پایی برای فرار آماده دارد و با اندکی دقت می بینیم کلام حضرت در امتداد تاریخ هر روز تازه و تازه تر است تا به امروز که مصادیق کلام ایشان را  در حیطه خیرو شر به وضوح می یابیم و امروز شاهدیم که آمریکا و  اسراییل به وضوح دستی در تبلیغات برای حمله نرم به باورهای مردم در پیش و پایی برای فرار با شعار دفاع از حقوق بشر آماده دارند و می شنویم و می بینیم برجسته ترین و شوم ترین شگردهای خود را در زیباترین ظواهر اعمال می کنند .شربت آزادی را در پیاله مسموم اسارت می ریزند و قطره قطره و نه یکباره به گلوی غافلان می چکانند به گو نه ای که  آرام آرام به دام نزدیک می شوی و به جای دیدن زیر پای خود که خالی شده است چشم به آسمان توهم می دوزی و آن وقت دیگر چاره چیست جز افتادن و بر نخاستن و به قول خواجه شیراز:


خیز و در کاسه زر آب طربناک انداز         پیشتر زانکه شود کاسه سر خاک انداز


     چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است           بر رخ  او  نظر از  آینه  پاک  انداز    



89/12/13::: 3:46 ع
نظر()
  
  

بصیرت از دیدگاه قرآن و حدیث

 

در قرآن کریم، مشتقات «بصر» 148بار و واژه «بصیرت» دوبار تکرار شده است. به طور کلی واژه «بصر» درمتون اسلامی، گاه درباره بینایی ظاهری و حس، و گاه درباره بینایی باطنی و عقلی به کار می رود.

به تعبیر دیگر، مردم از نظر بینش به دو دسته تقسیم می شوند:

دسته اول: دیده عقل آنها نزدیک بین است. آینده خود و جهان را نمی بینند و ادراکات آنها در محسوسات خلاصه می شود، و به تعبیر زیبای قرآن:

« یعلمون ظاهراً من الحیوه الدنیا و هم عن الاخره هم غافلون» از زندگی دنیا، ظاهری را می شناسند حال آنکه از آخرت غافلند. (روم - 7)

این دسته، هر چند به ظاهر بینا هستند، ولی در فرهنگ قرآن و حدیث، کور محسوب می شوند. در همین رابطه امام علی (ع) در یکی از سخنرانی های خود در مدینه به این نکته مهم، این گونه اشاره می کند: ما کل ذی قلب بلبیب، ولا کل ذی سمع بسمیع، ولاکل ناظر بنظیر. نه هر که دلی دارد، به خردمندی داننده است، و نه هر که گوشی دارد نیک شنونده است، و نه هر که دیده ای دارد بیننده است.

دسته دوم :جامع نگر و واقع نگرند، هم نزدیک را خوب می بینند و هم دور را. ادراکات آنها، در محسوسات خلاصه نمی شود، هم خانه دنیا را می بینند و هم خانه آخرت را. در فرهنگ قرآن و حدیث، این دسته از مردم، بصیر و بینا نامیده می شوند.

برپایه روایتی، امام علی (ع) این دو دسته از مردم را این گونه معرفی نموده است:

«همانا دنیا» واپسین دیدرس انسان کور (دل) است و در فراسوی آن، چیزی نمی بیند، اما بصیر و بینشور، نگاهش از دنیا فراتر می رود و می داند که سرای (حقیقی) در ورای این دنیا است.

پس بصیر از دنیا دل و دیده بر می گیرد و کور (دل) به آن می نگرد. بینشور و بصیر از آن توشه بر می گیرد و کور (دل) برای آن توشه فراهم می آورد» (نهج البلاغه،خطبه 133)

 

بنابر این، بصیرت و بینایی حقیقی در فرهنگ قرآن و حدیث، به معنای جامع نگری و آینده نگری علمی و عملی است و کسانی «بصیر» نامیده می شوند که در پرتو بینش صحیح، در جهت تامین منافع مادی و معنوی، و دنیا و آخرت خود، حرکت کنند.

 

همتایان مفهومی واژه بصیرت:

در قرآن و روایات اسلامی، واژه هایی وجود دارند که می توان گفت معادل واژه بصیرت اند و یا به آن بسیار نزدیک هستند.

 

1- یقظه :

یکی از واژه های معادل بصیرت «یقظه» است. در این باره از علی (ع) نقل شده که فرمود:

الیقظه استبصار (غررالحکم، ص 176)، یقظه (بیداری) بصیرت یافتن است.

در روایتی دیگر از علی (ع) در معرفی اهل بصیرت آمده است:

فاستصجو ابنور یقظه: فی الابصار والا سماع والا فئده. پس بدین سبب، چشم ها و گوش ها و دل هایشان از نور بیداری روشن گردید.

 

2- نور :

همتای دیگر بصیرت نور است.

یا ایهاالذین امنوا اتقواالله و امنوا بر سوله یؤتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نوراًتشمون به ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا دارید و به پیامبر او بگروید تا از رحمت خویش، شما را دو بهره عطا کند و برای شما نوری قرار دهد که به (برکت) آن، راه سپرید. (حدید - 82)

 

3- فرقان :

یکی دیگر از واژه های بسیار نزدیک به مفهوم بصیرت، واژه «فرقان» است:

یا ایهاالذین امنوا ان تتقواالله یجعل لکم فرقاناً.

ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر از خدا پروا کنید، برای شما فرقانی (نیروی جدا کننده حق از باطل) قرار می دهد. (انفال -92)

همچنین در بسیاری از روایات، واژه های دیگری همچون: عقل ، معرفت ، علم و حکمت ، نیز در معنای بصیرت به کار رفته اند.


  
  

بصیرت در احادیث اهل بیت (علیهم السلام) 

 

 

1- فاقد البصر فاسد النّظر

کسى که بصیرت و بینایى ندارد فکر و اندیشه‌‌‌‏اش فاسد است. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث4 416)

2- ابصر النّاس من ابصر عیوبه و اقلع عن ذنوبه

بیناترین مردم کسى است که ببیند عیبهاى خود را و باز ایستد از گناهان خود.(غررالحکم ترجمه خوانساری3061 )

3- من استقبل الامور ابصر

هر که استقبال کند کارها را بینا گردد، مراد از «استقبال امور» آنست که پیش از انجام آنها تأمّل و تدبّر در عواقب آنها کند.(غررالحکم ترجمه خوانساری حدیث 7802)

4- من ذکر اللّه استبصر

هر که یاد کند خدا را بینا گردد، یعنى براه راست و حقائق و معارف بینش می یابد.(غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث 7800)

5- لا نیّة لمن لا علم له: کسى که علم ندارد نیّت ندارد. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث 10772)

6- لا علم لمن لا بصیرة له: کسى که بینش ندارد علمى ندارد. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث 10773)

7- لا بصیرة لمن لا فکر له: کسى که فکر ندارد بصیرت و بینشى ندارد. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث 10774)

8- لا فکر لمن لا اعتبار له: کسى که عبرت پذیر نیست بى‏فکر است. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث 10775)

9- ذهاب البصر خیر من عمى البصیرة

کورى دیده، بهتر است از کورى بصیرت. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث    4 32)

10- نظر البصر لا یجدی اذا عمیت البصیرة

نگاه دیده سود ندهد آنجا که چشم دل و بصیرت کور باشد. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث   6 174)

11- عن ابى عبد اللَّه علیه السّلام: قال العامل على غیر بصیرة کالسّائر على غیر الطّریق لا یزیده سرعة السّیر الّا بعدا

امام صادق علیه السّلام فرموده است: کسى که بدون بصیرت و دانائى، به کارى دست میزند مانند مسافرى است که در بیراهه میرود، او هر قدر بر سرعت سیر خود میافزاید به همان نسبت از جادّه دورتر مى‏‌‌شود.(الحدیت-روایات تربیتى، ج‏3، ص: 236)

12- انّما البصیر من سمع ففکّر و نظر فابصر و انتفع بالعبر

جز این نیست که بینا کسى است که بشنود و اندیشه و تفکر کند، و بنگرد و بینا گردد، و از عبرتها سود برد.(غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث 3 85)

13- بالاستبصار یحصل الاعتبار

با بصیرت‌‌‌‌جویى پندگیرى به دست آید. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث3 239)

14- رحم اللَّه امرء تفکّر فاعتبر و اعتبر فابصر

خدا رحمت کند کسى را که تفکّر کند و عبرت گیرد، و پس از آن که عبرت گرفت بینا گردد. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث4 42)

15- فى کلّ اعتبار استبصار

در هر پند گرفتنى بینایى است. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث4 396)

16- المذنب على بصیرة غیر مستحقّ للعفو

کسى که از روى بصیرت و بینایى گناه کند شایسته و مستحق عفو و گذشت الهى نیست. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث 1 391)

17- لحبّ الدّنیا صمّت الاسماع عن سماع الحکمة، و عمیت القلوب عن نور البصیرة

به خاطر دوستى دنیا گوشها از شنیدن حکمت (علم و صحیح و راست) کر شده‌‌‌‌‌‏اند و دلها از نور بصیرت کور شده است. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث5 42)

18- و قد فتح باب الحرب بینکم و بین أهل القبلة، و لا یحمل هذا العلم إلّا أهل البصر و الصّبر و العلم بمواضع الحقّ فامضوا لما تؤمرون به، وقفوا عند ما تنهون عنه و لا تعجلوا فی أمر حتّى تتبیّنوا، فإنّ لنا مع کلّ أمر تنکرونه غیرا (خطبه 173)

اکنون جنگ میان شما و اهل قبله (بعضى از گروه‏هاى مسلمانان [سپاه معاویه در جنگ صفین] آغاز شده است و پرچم این جنگ را بر دوش نباید بگیرد مگر کسى که بینا به امور ، شکیبا و به موارد حق دانا باشد. پس حرکت کنید به سوى آنچه مأموریت دارید و توقف کنید در جایى که از اقدام نهى شده‏ا‌‌‌‌‌ید. در هیچ مسئله‌‌‌‏اى عجله نکنید تا تحقیق کامل در باره آن نموده باشید. زیرا براى ما در هر امرى که منکر آن مى‌‌‏شوید، تغییراتى [یا ابعادى‏] است.)  

( ترجمه‏ و تفسیرنهج‌‌‌ ‏البلاغه علامه جعفری ، ج 27 ، صفحه‏‌‌ى 118)


  
  

 امام خامنه ای : توابین در تاریخ ، عده شان چند برابر شهدای کربلاست ، همه هم در یک روز کشته شدند اما تاثیرشان یک هزارم شهدای کربلا نیست . زیرا اینها در وقت خود نیامدند . کار رادر لحظه خود انجام ندادند . دیر تشخیص دادند . دیر تصمیم گرفتند
اثر تابعین یک هزارم شهدای کربلا هم می شود


  
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ رئیس جمهور اگربعضی چیزها نبود به مجلس نشان می دادم www.masahebdarim.parsiblog.com سند تو ال ممنون داغ داغ داغ داغ جالب
+ با عرض سلام ایدیهام هک شده فقط یه ایدی با نام ماصاحب داریم دارم انشاءالله اد کنید و به دوستانتون هم سند تو ال کنین ممنون ازتون ایدیم ma_saheb_darim313