سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به یکى از یاران خود فرمود هنگامى که او از بیمارى شکوه نمود . ] خدا آنچه را از آن شکایت دارى موجب کاستن گناهانت گرداند ، چه در بیمارى مزدى نیست ، لیکن گناهان را مى‏کاهد و مى‏پیراید چون پیراستن برگ درختان ، و مزد درگفتارست به زبان ، و کردار با گامها و دستان ، و خداى سبحان به خاطر نیت راست و نهاد پاک بنده هر بنده را که خواهد به بهشت درآورد . [ و مى‏گویم ، امام علیه السّلام راست گفت که در بیمارى مزد نیست ، چه بیمارى از جمله چیزهاست که آن را عوض است نه مزد چرا که استحقاق عوض مقابل بلا و مصیبتى است که از جانب خدا بر بنده آید ، چون دردها و بیماریها و مانند آن ، و مزد و پاداش در مقابل کارى است که بنده کند ، و میان عوض و مزد فرق است و امام چنانکه علم نافذ و رأى رساى او اقتضا کند آن را بیان فرمود . ] [نهج البلاغه]
خبر مایه

باستان‌گرایی پدیده‌ای که می خواهندجایگزین اسلام‌گرایی ‌شود

بررسی‌های صورت‌گرفته نشان می‌دهد که جامعه ایرانی که مکتب تشیع و عشق به اهل بیت تمام وجود آن‌ها را فرا گرفته، نه می‌توان با ارائه مذاهب تحریف شده مسیحیت و یهودیت فریب داد و نه با نسخه‌های بدلی و دست‌ساز استکبار از اسلام مثل بهائیت، وهابیت و طالبان. تاریخ صدها ساله ایران نیز بر این حقیقت گواهی می‌دهد، ولی مطالعات و بررسی‌های به‌عمل‌آمده حاکی از آن است، تنها چیزی که تا حدودی می‌تواند گرایش دینی مردم را تحت تأثیر قرار دهد ناسیونالیسم و ملی‌گرایی ایرانی است. از آن جایی که هر ایرانی وطن خودش – ایران – را دوست دارد و به آن عشق می‌ورزد، تمرکز روی ناسیونالیسم ایرانی و برانگیختن این حس تا حدودی می‌تواند در کم‌رنگ‌کردن ارزش‌های دینی مؤثر باشد. بدین‌صورت که ابتدا با طرح این پروژه بدلی، مردم را از ارزش‌های اسلامی جدا می‌کنند و سپس با طرح مسائل قومیتی و حساس‌کردن ملی‌گرایی قومیتی آتش جنگ‌های داخلی ترک و فارس و کرد و لر و بلوچ بر می‌افروزند و با دست صاحبان اصلی انقلاب، ملت مسلمان ایران، انقلاب را نابود می‌کنند، کاری که در برخی نهضت‌ها از جمله نهضت ملی‌شدن صنعت نفت صورت گرفت. در نهضت ملی‌شدن صنعت نفت، چنان فضای ناسیونالیستی و ملی‌گرایی پر رونق شده بود که مرحوم آیت‌ا… کاشانی هم نتوانست آن را مهار کند و در نتیجه نابودی نهضت به‌دست مدعیان ناسیونالیسم ایرانی رقم خورد که در رأس آن‌ها دکتر محمد مصدق بود.

امام خمینی(ره) از نهضت های گذشته، درس‌های خوبی گرفته و تجربیات مفیدی به‌دست آورده بود. در نتیجه، نهضت خودش را از مدرسه فیضیه و مسجد اعظم قم و با نام اسلام آغاز کرد و از همان ابتدا، اسلامی ‌بودن آن را با صدای بلند فریاد کرد و هم زمان با جریان بدلی ناسیونالیستی به مبارزه برخاست.

حکومت شاهنشاهی ایران که از اسلامی ‌بودن انقلاب به‌شدت احساس خطر می‌کرد تنها راه چاره را در برجسته‌کردن روحیه ناسیونالیستی ایرانیان می دید.

حزب تجدد که توسط علی‌اکبر داور، عبدالحسین تیمورتاش و سیدمحمد تدین سازمان یافته بود و به کمک رضاخان در مجلس پنجم صاحب اکثریت شد؛ اکثریت اعضای آن را اصلاح‌طلبان جوان تحصیل‌کرده غرب تشکیل داده بودند و بسیاری از فعالان انقلاب مشروطه مانند تقی‌زاده، بهار، مستوفی‌الممالک، فروغی و... نیز به عضویت این حزب در آمدند. از برنامه‌های مهم این حزب، جدایی دین از سیاست بود. در آن زمان نشریه های با نفوذ ایرانشهر، فرهنگستان و آینده که دیدگاه‌های اصلاح‌طلبان مورد حمایت رضاخان را منعکس می‌کردند، مقالات متعددی را درباره توصیف ایران پیش از اسلام درج می کردند. یکی از موضوعات مورد بحث این نشریات، این نظریه انحرافی بود؛ عقب‌ماندگی کنونی ایران نتیجه تهاجمات اعراب مسلمان است! در یکی از مقالات با استناد به تعریف مارکس از مذهب به‌عنوان افیون توده‌ها استدلال می‌شود که اگر کشور از قید و بند خرافات و روحانیون مرتجع رها نشود پیشرفت نخواهد کرد. در مقاله دیگر ادعا شده بود که ایران باید از انقلاب فرانسه درس بگیرد و عوام را از سیطره مذهبیون رها کند. استدلال مقاله دیگر این بود که چاره اساسی، بستن مکتب‌های قدیمی و گشودن مدارس غیردینی است. در یک مقاله دیگر نیز این‌گونه آمده بود که تعصب مذهبی، استبداد سیاسی و امپریالیزم خارجی به‌ویژه امپریالیزم عرب از توانایی‌های آفریننده ایرانیان هوشمند آریایی‌نژاد جلوگیری کرده است. و مقاله دیگری همراه با تصویری بود که قبایل عرب وحشی را در حال غارت، تجاوز و قتل‌عام مردم متمدن زرتشتی ایران باستان نشان می‌داد (ایران بین دو انقلاب، یرواند آبراهامیان ترجمه احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی و لیلایی ، از انتشارات نشر نی ص 154) در اولین سرمقاله مجله فرنگستان آمده بود: ایران خود را از شر استبداد سلطنتی رهانیده است اما اکنون به دیکتاتوری انقلابی نیازمند است تا به زور توده‌های بی‌سواد را از چنگال روحانیون خرافاتی رها سازد. در کشوری که 99 درصد مردم تحت سلطه روحانیون مرتجع هستند، تنها امید ما به موسولینی دیگری است تا بتواند قدرت‌های سنتی را از بین ببرد و در نتیجه، بینشی نوین، مردمی جدید و کشوری مدرن به‌وجود آورد. (همان، ص 155) کسروی نیز در این باره نوشت: «اگر همانند سیاستمداران درستکار خواهان درمان دردهای ایران هستیم باید به‌علت مرض توجه کنیم؛ ما باید مردم را از خرافات فاسد کننده نجات بدهیم. بذر عشق و علاقمندی به کشور را در درون آن‌ها بیفشانیم». (همان، ص 158)

محمدرضا پهلوی نیز بهترین بدیل برای جانشینی علاقه به مکتب اسلام را توجه به کانون ناسیونالیزم ایرانی می‌دانست. از این‌رو با برپایی جشن‌های 2500 ساله و تغییر تاریخ هجری شمسی به شاهنشانی درصدد احیا و تقویت روحیه ایرانی‌گرایی به‌جای اسلام‌گرایی برآمد و براساس همین استراتژی، کتب درسی آموزش و پرورش و آموزش عالی تدوین می‌شد و عجیب این‌که ساواک آزادی دکتر شریعتی از زندان را منوط به نوشتن سلسله مقالاتی با عنوان "بازگشت به خویشتن " کرد که مجموع آن‌ها در روزنامه کیهان به صورت پاورقی به چاپ می‌رسید در یکی از این مقالات که با تیتر" حمله تازیان به ایران" آمده بود، حمله مسلمانان به ایران به‌شدت نکوهش شده بود!

در زمان دولت خاتمی نیز یک بار دیگر این موج ناسیونالیستی شکل گرفت و با طرح شعار" ایران برای همه ایرانیان" بر طبل ناسیونالیسم ایرانی کوبیده شد. در اواخر دولت خاتمی این موج به قومیت گرایی بلوچ و کرد و عرب کشیده شد و در گیری های قومیتی در آن مناطق شکل گرفت که با روی کار آمدن دولت نهم کنترل و پایان یافت. اصلاح طلبان هم چون اسلاف گذشته اشان شعار جدایی دین از سیاست و سکولاریسم را در دستور کار خود قرار دادند و تند تر از روزنامه های عهد رضاخان به دین و ارزش ها تاختند تا جایی که آغاجری عضو سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت با تمسک به گفته مارکس اظهار داشت مارکس نیمی از حقیقت را بیان کرده است او گفته است دین افیون ملت هاست من نیم دیگر آن را بیان می کنم که افیون دولت ها هم هست ! او سپس با توهین به ساحت ائمه (ع) و مرجعیت شیعه، تقلید را کار میمون خواند و متدینان را نیز به باد تمسخر گرفت که به دلیل اهانت به ائمه اطهار محکوم به ارتداد شد. خوشبختانه همان گونه که مقام معظم رهبری فرمودند این روند در دولت نهم کنترل و از آن جلوگیری شد.

دولت دکتر احمدی نژاد که با شعار پیش به سوی دولت اسلامی سر کار آمد و در 4 سال گذشته گام های بلندی نیز در این راستا بر داشت متاسفانه در دور دوم با نفوذ برخی عناصر نامطلوب دربرخی مناصب مهم، گرفتار این مشکل شده است رحیم مشایی که امروز دارای چندین پست مهم است و مهم تر از همه در جایگاه دفتر ریاست جمهوری قرار گرفته است از منادیان اصلی تفکر ناسیونالیستی ایرانی است. او انقلاب اسلامی به نوعی به سوی ملی گرایی سوق داده می گوید" در صحنه امروز ملت ایران طوفانی برپا کرده که چشم ستمگران را فرا گرفته است و آن ها را از برنامه ریزی های خود باز داشته است. ملت ایران ملت بزرگی است . اگر به منشور کوروش نگاه کنید می توانید به این مساله پی ببرید. امپراطوری کوروش در اوج قدرت بابل ، این کشور را فتح کرده است. انوشیروان یکی از فرمانروایان مقتدر بوده و البته باید گفت اگر در این جا از مدیریت شاهی نیز تمجید می شود به خاطر نماد ملت ایران است ( روزنامه آرمان 2/3/89 ص 1) این درحالی است که امام ره در باره پادشاهان می فرماید "همه سلاطین بىاستثنا- تقریباً بىاستثنا- مردم خونخوارى بودند، حتى آن هایى که به عدالت معروفند. کسانى که اهل تاریخ هستند مىدانند که همان «انوشیروان عادل» چه آدمى بوده است و چه آدم ظالمى بوده است." (صحیفه نور، ج6، ص: 173)

امام در باره انوشیروان نیز می فرماید"انوشیروان به خلاف آن چیزهایى که به واسطه شعرا و به واسطه درباری هاى آن وقت و موبدان دربارى آن وقت درست کردند، یکى از ظالم هاى ساسانیان است، و دنبال او یک حدیثى هم جعل شده است، و به حضرت رسول- صلى اللَّه علیه وآله و سلم- نسبت داده شده که «من متولد شدم در عهد سلطان عادل انوشیروان!» این اولًا سند ندارد و مُرْسَل است، و ثانیاً کسانى که اهل تفتیش در امور هستند، تکذیب کردند این را و معلوم است که یک دروغى است که بستند. انوشیروان ظالم باید گفت، نه عادل.... و من گمان ندارم در تمام سلسله سلاطین حتى یک نفرشان آدم حسابى باشد"....

"طاق کسرى شاید اشاره به این باشد که در عهد این پیغمبر بزرگ، طاق ظلم، طاقهاى ظلم مىشکند و مخصوصاً طاق کسرى شکسته شد براى اینکه آن وقت این طاق کسرى مرکز ظلم انوشیروان بود." (صحیفه نور، ج19، ص: 433) امام در باره حکومت شاهان و دوره 2500 ساله آن ها می فرماید:

"در طول تاریخ 2500 سال زیر سلطه سلاطینى بوده است که همهاش جور بوده، حتى آن عادل هایشان هم خبیث بودند، حتى آن انوشیروان عادلش هم از خبیث ها بوده، حتى آن شاه عباسِ جنت مکانش هم از اشخاص ناباب بوده؛ پسر خودش را کور کرده؛ در طول تاریخ، این ملت زیر سلطه و چکمه این سلاطین خبیث بوده."( صحیفه نور، ج4، ص: 239)

مشایی در این راستا در همایش ایرانیان خارج از کشور بر روی همان اصول ملی گرایانه گام برداشته و می گوید" من اصرار دارم برمکتب ایران، بعضی ها ممکن است بر من خرده بگیرند که تو چرا نمی گویی مکتب اسلام، مکتب اسلام دریافت های متنوعی از آن وجود دارد. دریافت ناب از حقیقت ایمان و حقیقت توحید و حقیقت اسلام مکتب ایران است؛ باید از این پس ما مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم"( سایت شورای عالی ایرانیان14/5/89) وی سپس تا آن جا پیش می رود که واژه ایران را ذکر نامیده می گوید" باور دارم که واژه ایران ذکر است، ذکر است چرا ذکر است؟ شما در ذکر دنبال چه می گردید؟ ذکر واژه ای است مرتبط به روح مومن به جهان درون باور کرده به ارزش های متعالی. از ذکر چه می جویند ذاکران همان را بجویند از ایران. ایران ذکر است"! مشایی در همین سخنرانی می گوید " اندیشه ایرانی جوهر دارد گوهر است بروز ظهور اندیشه ایرانی همه اش زیباست مرا مظهر ایرانی نپندارید من تلاش می کنم تا مظهر یک ایرانی باشم اما بدانید همان جا که زیبایی را می یابید آن گوهر ایران است در کردار، در پندار، در رفتار، در بینش، در کنش ایران است"چنان که ملاحظه می کنید این ادبیات به نوعی همان ادبیات ناسیونالیسم ایرانی است که قبلا در زمان شاهان و بعدا در زمان دولت اصلاحات ترویج می شد و متاسفانه در برخی موارد غلیظ تر هم شده است به عنوان نمونه، شعار پندار نیک ، کردار نیک ، گفتار نیک که مربوط به دین زرتشت است به نحوی در همایش ایرانیان آورده شده است. به دنبال این حرکت، اجاره منشور کوروش برای 4 ماه و انتقال آن به ایران که از سوی انگلیس قابل تمدید هم هست و تلاش در جهت گفتمان سازی ایرانی گرایی به جای اسلام گرایی ومکتب اسلام، جای بسی تامل است مشایی در یکی از اظهاراتش می گوید" منشور کوروش باید نصب العین جامعه جهانی قرار گیرد" این درحالی است که کوروش مربوط به 3000 سال قبل و پیش از موسی (ع) و عیسی( ع) می زیسته است و امروز باید منشور حقوق بشر قرآن که ناسخ همه ادیان گذشته است نصب العین جامعه جهانی قرار گیرد. معلوم نیست که مشایی چگونه از یک سو از امام زمان و انتظارفرج دم می زند و از یک سو جهان را به پذیرش افکار پوسیده 3000 سال پیش کوروش دعوت می کند! تاثیر این گونه سخنان بر افکار عمومی در همین اندازه بس که گروه هایی در جهت تبلیغ دین زرتشت در برخی استان ها فعال شده اند و جوانان را به دین پیامبر ایرانی یعنی زرتشت و کوروش دعوت می کنند! امیدواریم رییس جمهور محترم که دل در گروی اسلام و قرآن و ارزش های امام و انقلاب دارند، سخنان رییس دفترشان را مورد مطالعه قرار دهند و ببینند مشایی با این جهت گیری جامعه را به کدام سو رهنمون می کند. آیا این گونه تحرکات اتفاقی و از سر بی توجهی است یا همان دستی که سال ها پیش در صدد فرهنگ سازی ناسیونالیزم ایرانی بود باز فعال شده است.

منبع وبلاگ مرتضی روانبخش


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ رئیس جمهور اگربعضی چیزها نبود به مجلس نشان می دادم www.masahebdarim.parsiblog.com سند تو ال ممنون داغ داغ داغ داغ جالب
+ با عرض سلام ایدیهام هک شده فقط یه ایدی با نام ماصاحب داریم دارم انشاءالله اد کنید و به دوستانتون هم سند تو ال کنین ممنون ازتون ایدیم ma_saheb_darim313