نکته های کلیدی که توسط حضرت اقا تبیین شد در دیدار دانشجویان
اگر واقعا کسی کارشناسی مخالف حرف بنده رو بزنه نه بهش ضد ولایت نگین ولی اینم هست که بنده در مسائلی خود کارشناسم
توضیح این مطلب اینکه : یعنی بنده حرفی رو می زنم در حدی هست که یک کارشناس خلاف اونو نزنه جون اقا برا گفتن یک حرفی با کارشناسا ن زیادی مسئله رو کارشناسی می کنن به همین خاطر خلاف حرف اقا کارشناسی می تونه باشه اما کارشناسی یک نفره در حالی که اقا در کنار اینکه خودش کارشناس هست (این حرف کارشناس بودن اقا برا اهل فن مکشوف هست)با کارشناسان دیگه هم مشورت می کنه قطعا حرف چند کارشناس بهتر از یک کارشناس هست. با این حساب اگر کارشناسی حرفی داره جنجال نکنه با اقا در میون بزاره
نتیجه :اون اقایی که مخالف اقا حرف می زنی چاقوتو جمع کن بزار جیبت
ونکته ی دیگر که توسط حضرت اقا تبیین شد این بود که انتقادی که می کنین حدودش رو رعایت کنین که در مواضع دشمن نباید
توضیح :ای اون کسایی که قلم نقد بر دست برداشتین که هی می گین و می گین اگر نقد هاتون مثل مال دشمن بود قطع بدونین ضربه شما به اسلام و کشور بیشتر از دشمنان خواهد بود پس محدوده نقد خودتون رو مشخص کنین که خدایی نکرده به جای ثواب کباب نکنین
نکته ی دیگر :
که حضرت اقا در قالب جهاد مطرح کرد خوش ها به حال کسانی که خالصانه در زمینه دانشگاهی تلاش بی وقفه می کنن که چرخ حرکت این کشور اسلامی از حرکت وای نه ایستد
الامام جعفر الصادق(علیه السلام): التقدیر فی لیلة تسع عشرةَ و الابرام فی لیلة احدى وعشرین و الامضاءُ فی لیلة ثلاث و عشرین . تعیین مقدرات در شب نوزدهم و محکم نمودن در شب بیست و یکم و امضاء ان در شب بیست و سوم(ماه رمضان)انجام می گیرد. کافی:ج1 ص 159
رسول الله محمدابن عبد الله(صل الله علیه و اله): آمنو بلیلة القدر انها تکون لعلی ابن ابی طالب و ولده الاحد عشر من بعدی . به شب قدر ایمان اورید که پس از من متعلق به علــــــــــــــــــــی ابن ابی طالب و فرزندان یازده گانه اش .کافی ج1 ص 533
قال رسول الله (ص ) :
« یا عَلیُّ ! ما عُرِفَ اللهُ إلّا بی ثُمَّ بکَ ، مَن جَحَدَ ولایَتَکَ جَحَدَ اللهُ رُبوبیَّتَهُ . »
« ای علی ! خدا جز بوسیله من و تو شناخته نمی شود .
هر کس ولایت تو را انکار کند ، ربوبیت خدا را انکار کرده است . »
در کتاب مناقب خوارزمی ، فصل 8 ص 57 روایت شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : هر کس از راه و روش علی بن ابی طالب علیهماالسلام فاصله بگیرد از من و راه من فاصله گرفته و هر کس از من جدا شود و دوری گزیند از خدا فاصله و دوری گرفته است
در کتب مورد اعتماد نزد اهل تسنن از جمله مسند احمد حنبل ج 5 ص 34 و مناقب ابن مغازلی شافعی ص 45 ح 67 روایت شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: من و علی علیه السلام دو حجت خدا بر بندگانش هستیم
در کتب متعدد و مورد یقین و اعتماد اهل تسنن از جمله مناقب خوارزمی فصل هفتم ص 47 و مسند احمد بن حنبل ج 5 ص 13 و طبقات ابن سعد ج2ص102 و . . . روایت شده است که عُمَر بن خطاب بارها به برتری و افضلیت امیرالمومنین علی علیه السلام بر خود اعتراف کرد و بارها گفت : علی (علیه السلام) از همه ما به داوری آگاه تر و بینشش در این امر بیشتر است.
در دهها کتاب از کتب معتبر نزد اهل تسنن چون مناقب خوارزمی فصل 7 ص 46 و اُسدالغابه ج4ص22 و . . . روایت شده است که عایشه بارها بر حقانیت فاروق اعظم امیرالمومنین علی علیه السلام اعتراف کرد و گفت : علی (علیه السلام) از همه مردم به سنت پیغمبر خدا عالمتر و آگاه تر است.
عالم مشهور و مورد اعتماد نزد پیروان اهل سقیفه حافظ ابی بکر احمد بن علی معروف به "خطیب بغدادی" در کتاب تاریخ بغداد ج11ص 173 اعتراف می کند که خداى متعال ، رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله را به وجود مقدس فاروق اعظم امیرالمومنین على علیه السّلام تقویت فرمود
در کتاب های صحیح و مورد اطمینان نزد عُمَری ها چون صحیح ترمذى ج 2ص 301 ، مستدرک الصحیحین ج 3ص 136 ، اسد الغابة ج 4 ص17 ، تاریخ طبرى ج 2ص 55 ، کنز العمال ج 6 ص 400 آمده است : صدیق اکبر امیرالمومنین علی علیه السّلام نخستین کسى است که اسلام را اختیار کرده است
در کتاب های متعدد و مورد اعتماد اهل تسنن چون مسند احمد حنبل ج1 ص 93 و ذخائرالعقبی ص 82 و ینابیع الموده ج 2 ص 172 آمده است که هرگاه امری بر عُمَر بن خطاب مشکل و سخت می شد به امیرالمومنین علی علیه السلام متوسل می شد و بارها گفت : لَولا عَلی لَهَلَک عُمَر اگر علی نبود عُمَر هلاک می شد
در اکثر کتب معتبر نزد اهل جماعت از جمله جامع ترمذی ج5 ص 632 ح 3712 و تاریخ دمشق ابن عساکر ج 1 ص 413 و مسند احمد بن حنبل ج4 ص 437 و مناقب ابن مغازلی ص 230 و مناقب خوارزمی فصل 14 ص 92 و ... روایت نموده اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : علی بن ابیطالب پیشوا و ولی هر مومن بعد از من خواهد بود. او اوّل خلیفه و جانشین من است.
در اکثر کتب معتبر نزد اهل جماعت از جمله «کنز العمال ج 6 ص 156» و «الریاض النضرة ج 2 ص 226» از «عمر خطّاب» می کنند که می گفت: وجود رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله را شاهد مىگیرم که از آن حضرت شنیدم که مىفرمود: هر گاه آسمانهاى هفتگانه را در کفه ترازو بگذارند و ایمان حضرت على علیه السّلام را در کفّه دیگر آن، ایمان على علیه السّلام، از آسمانها سنگین تر خواهد بود.
در کتاب «الریاض النضرة ج 2ص 214» و «الاستیعاب ج 2 ص 466» و «صفحه 72 صواعق» و در «فتح البارى ج 8 ص 71» و «نور الابصار ص 73 از «عمر بن خطّاب» روایت شده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: هیچ کسى به اندازه على علیه السّلام به کسب فضائل نائل نیامده است؛ فضائل آن حضرت به اندازهاى است که هر کسى به حقیقت آنها برسد، او را به راه راست هدایت مىکند و از گمراهى رهایى مىبخشد.
«تاریخ ابن جریر طبرى ج 2 ص 75» از «ابن اسحاق» نقل کرده است، نخستین مردى که به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله ایمان آورده و با آن حضرت نماز خواند و دستورهایى را که از سوى خدا آورده بود تصدیق کرد، على بن ابیطالب علیهما السّلام بود که آن هنگام سنین ده سالگى را سپرى مىکرد. و از نعمتهایی که خدا به حضرت على علیه السّلام ارزانى داشته است، این است که آن حضرت پیش از ظهور دین مبین اسلام، در دامن پر مهر و وفا و مالامال از جود و سخاى رسول الله صلّى اللّه علیه و آله پرورش یافته است.
مرحوم حاج اسماعیل دولابی از بزرگان اهل معرفت، درخصوص انتظار فرج تمثیل زیبائی دارند که نقل آن آموزنده است.
آن مرحوم می فرمایند:
پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت اینجا را مرتب کنید تا من برگردم
خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چه کار میکند، مینوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند
...
یکی از بچهها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید
یکی از بچهها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمیگذارم کسی اینجا را مرتب کند
یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمیگذارد، مرتب کنیم
اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب میکرد همهجا را
میدانست آقاش دارد توی کاغذ مینویسد
هی نگاه میکرد سمت پرده و میخندید. دلش هم تنگ نمیشد. میدانست که آقاش همین جاست
توی دلش هم گاهی میگفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر میکنم
آن بچه شرور همه جا را هی میریخت به هم، هی میدید این خوشحال است، ناراحت نمیشود
وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد
ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد
زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش
شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش
نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن
خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید
منبع : ولاگ یکی از دوستان
حجت الاسلام دانشمند : اگر من از مظلومیت رهبر بگویم شاید دلتان خون بشود ، خیلی مظلومند ایشان .این موضوع را من با یک واسطه می گویم . با یکی از محافظ های آقا در حرم امام رضا (ع) روبروی ضریح،دو به دو با هم بودیم گفتم از آقا چه خبر ؟ میگفت ما روزهای دوشنبه، ( این را میگفت و گریه میکرد ) می رویم به خانواده شهدا سرکشی میکنیم . آقا می فرمودند به خانواده شهدا نگویید که ما می آییم که به زحمت نیافتند . یک ربع قبل آقا در ماشین هستند ما درب میزنیم و میگوییم آقا می خواهند تشریف بیاورند منزل و یک سلام و علیکی با مادر و پدر شهید نمایند . یکبار رفتیم درب خانه دو شهید ، من خودم رفتم دیدم درب باز است و آب و جارو کرده اند.درب زدم ، مادر شهید آمدند دم درب و گفتند: آقا کــــــــــو ؟ گفتم: کدام آقا ؟ گفت : مقام معظم رهبری کجاست ؟ گفتم : شما از کجا می دانید ؟ شروع کرد به گریه کردن ، گفت دیشب خواب بچه هایم را دیدم ، بچه ها آمدند گفتند : خوش بحالت ، فردا سید علی می خواهد بیاید خانه تان . اینجا که رسید ، مقام معظم رهبری هم رسیدند به درب خانه . بعد مادر شهید گفت من خواب دیدم که امام هم تشریف آوردند و گفتند فردا سید علی آقا می خواهند بیایند، ما هم تبریک می گوییم . و یک مطلبی هم امام فرمودند و پیغام دادند که من به شما بگویم . مقام معظم رهبری فرمودند چه پیغامی !؟ مادر شهید گفتند : امام فرمودند سلام ما را به سید علی آقا برسانید و به ایشان بگویید اینقدر از خدا طلب مرگ نکن ! فرج نزدیک است انشاءالله . آقا خیلی گریه کرد . . . مظلوم است آقا . یک کاری نکنیم که اگر گره ای نمی توانیم باز کنیم ، لااقل گره بر گره نیاندازیم .این واقعاً ظلم است ، خدا نمی بخشد . در ممالک اسلامی کجا شیعه همه کاره است ، ایران مرکز شیعه است ، دل امام زمان ( عج ) به شما بسته شده و امید امام به شماست .
حجت الاسلام دانشمند :
در این دنیا مرکز شیعه فقط ایران است . افغانستان ، پاکستان ، مصر ، عربستان و عراق را ببینید .