حسین شریعتمداری مدیر مسوول روزنامه کیهان در یادداشتی با عنوان "آن بلا نازل شده" به بیانیه آیت الله موسوی اردبیلی پاسخ داده است.
در این یادداشت آمده است: نگارش این یادداشت برای نگارنده ناگوار است و اگر بیانیه ای که پرداختن به آن موضوع این وجیزه است با سوءاستفاده دشمنان جمهوری اسلامی ایران روبرو نمی شد و ذوق زدگی سینه های آکنده از کینه های کور نسبت به اسلام و انقلاب و امام راحلمان«ره» را به دنبال نداشت، قلم به نیام کشیدن بایسته تر بود و عبور از کنار آن شایسته تر می نمود، اما...
اخیرا حضرت آیت الله موسوی اردبیلی با صدور بیانیه ای از برخی رفتارها که به گفته ایشان «خلاف شرع، قانون، اخلاق و کرامت انسانی است» و این روزها «به نام دفاع از اسلام و حکومت اسلامی» انجام می پذیرد، ابراز نگرانی کرده اند و تاسف خورده اند که این رفتارها، «روح عدالت طلبی، حق جویی و آزادی خواهی در هر نظام مبتنی بر تعالیم اسلامی را تهدید می کند.»
حضرت آیت الله موسوی اردبیلی اگر چه در این بیانیه سعی بر کلی گویی داشته اند ولی اشارات تلویحی بیانیه که «ابلغ من التصریح»! است نشان می دهد که متاسفانه اعتراض ایشان به واکنش منطقی و مشترکی است که مسئولان نظام و توده های چند ده میلیونی مردم علیه وطن فروشی آشکار و خیانت و جنایت سران داخلی فتنه از خود نشان داده اند. آیت الله موسوی اردبیلی در ادامه بیانیه خود، باز هم بدون اشاره به اصل ماجرا آورده اند: «براساس هیچ یک از ضوابط شرعی، توهین و افترا به هیچ فرد و گروهی حتی در صورت اثبات جرم وی در محکمه عادله، جایز نمی باشد، حال آن که در شرایط امروز کشور، ناظر و شاهد تبدیل آن به روندی عادی و فراگیر هستیم» و افزوده اند ادامه این روند «چه بسا که موجب سخط الهی و نزول بلا گردد.» و آورده اند؛ «امید است که مسئولان محترم و آحاد ملت شریف ایران با یادآوری ارزش های گرانقدر اسلامی و با سرلوحه قرار دادن اجرای عدالت همراه با رافت و رحمت و التزام به قانون و توجه به حقوق شرعی و قانونی افراد، جهت رفع کدورت ها بکوشند و دوستان قدیم از در آشتی در آیند و سوابق مجاهدت ها و نیک خواهی ها از یاد نرود و عرصه کشور جولانگاه فرصت طلبان داخلی و خارجی نگردد.»
و اما، درباره بیانیه یاد شده گفتنی هایی است که با پوزش پیشاپیش از حضرت آیت الله موسوی اردبیلی، به برخی از آنها اشاره می کنیم؛
?- سفارش و توصیه های کلی درباره اخلاق اسلامی نظیر «رعایت ضوابط شرعی»، «اجتناب از توهین و افتراء»، «حفظ کرامت انسانی» و امثال آن که در بیانیه آمده است از سوی عالمان دینی پسندیده و ضروری است ولی جای آن در «بیانیه» نیست! و از قضا، حضرت آیت الله نیز به این نکته توجه داشته و تأکید کرده اند که «برخی از رفتارهای این روزها» در نادیده گرفتن توصیه های اخلاقی یاد شده، باعث نگرانی و تأسف ایشان شده است ولی توضیح نداده اند که «ضمیر» سفارش حضرتشان کجاست و چه کسانی سفارش های اخلاقی و اسلامی مورد اشاره را نادیده گرفته اند؟! بدیهی است که سطرسطر بیانیه نشان می دهد که نگرانی و تأسف آقای موسوی اردبیلی از واکنش مردم و مسئولان نسبت به خیانت و جنایت سران وطن فروش و ضدانقلاب فتنه است و بیانیه در حمایت از آنها نوشته شده است ولی چرا این نکته با صراحت در بیانیه مطرح نشده است؟ شاید- تأکید می شود شاید- از آن روی که وابستگی سران فتنه به مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس و کینه توزی آنان علیه اسلام و انقلاب و امام(ره) به اندازه ای آشکار است که حضرت آیت الله موسوی اردبیلی به عنوان یکی از شخصیت های انقلابی ترجیح داده اند به صراحت نامی از آنها به میان نیاورند! که در این صورت احتمال دیگری در میان است و آن، اینکه برخی نزدیکان از اعتماد حضرت آیت الله سوء استفاده کرده و به نام آن بزرگوار بیانیه داده باشند! چرا که آیت الله موسوی اردبیلی تمامی عمر شریف خویش را در دفاع از اسلام و انقلاب و امام(ره) و نظام اسلامی صرف کرده اند و حمایت از دشمنان تابلودار امام(ره) و انقلاب و ستون پنجم رسوای دشمنان بیرونی با هیچ تفسیر و توجیهی نمی تواند به ساحت ایشان راه داشته باشد.
?- بر فرض که بیانیه از سوی آیت الله موسوی اردبیلی صادر شده باشد، پای این پرسش به میان کشیده می شود که اگر حضرت آیت الله نگران رعایت اخلاق اسلامی و ضرورت پرهیز از توهین و افتراء هستند- که هستند و باید باشند- اولاً؛ کدام بخش از حرکت توده های میلیونی مردم و اقدام مسئولان درباره سران وطن فروش فتنه را بیرون از «اخلاق اسلامی و ضوابط شرعی» می دانند؟! و چرا در این باره توضیحی نداده و به کلی گویی بسنده کرده اند؟ مگر لازمه امر به معروف، نشان دادن «معروف» و شرط نهی از منکر، اشاره به «منکر» نیست؟ بنابراین اگر معروفی نادیده گرفته شده و منکری صورت پذیرفته از یک عالم برجسته دینی انتظار آن است که به این «معروف»های ترک شده و «منکر»های انجام گرفته، اشاره بفرمایند که نفرموده اند!
و ثانیاً؛ این سؤال در میان است که آیا حضرت آیت الله طی ?? ماه گذشته از سوی سران و عوامل فتنه هیچ منکری مشاهده نفرموده اند که نیاز به نهی از منکر باشد و یا ترک هیچ معروفی را شاهد نبوده اند که وظیفه امر به معروف را برعهده ایشان بگذارد؟ و چرا طی ?? ماه گذشته در مقابل آنهمه جنایت و خیانت و کینه توزی سران فتنه نسبت به اسلام و انقلاب و امام(ره) و رهبری و مردم سکوت فرموده اند؟!
آیا سران فتنه ?? و عوامل میدانی آنها، به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اهانت نکردند؟ وجود مبارک حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء را انکار نکردند؟ روز قدس به نفع اسرائیل شعار ندادند؟ روز ?? آبان به حمایت از آمریکا عربده نکشیدند؟ به ساحت ملکوتی امام راحل(ره) اهانت نکردند؟ و تصویر مبارک ایشان را پاره پاره و لگدمال نکردند؟ آشکارا از فرمول دیکته شده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران پیروی نکردند؟ آیا با منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها، گروهک های کومله، دموکرات، پژاک، عبدالمالک ریگی دست به ائتلاف آشکار و بی پرده نزدند؟! فلان خانم چادری را به جرم این که چادر بر سر دارد و حامی اسلام و انقلاب است، با اسلحه سرد و گرم مورد حمله قرار ندادند و پیکرش را با قمه و قداره و در حالی که شعار مرگ بر... سر داده بودند، از هم ندریدند؟ فریاد مرگ بر بسیجی! سر ندادند؟ مسجد را به آتش نکشیدند؟ فلان بسیجی موتورسوار را با قمه تکه پاره نکردند؟ فلان مرد دارای محاسن را وادار به سر دادن شعار مرگ بر... نکردند؟ و هنگامی که از این شعار خودداری کرد، آیا او را در مقابل چشمان نگران و اشکبار همسر و فرزند خردسالش به قتل نرساندند؟ آیا نتانیاهو با افتخار! و آشکارا از فتنه گران به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد نکرد؟ آیا اوباما، حمایت مالی و سیاسی از آشوبگران را یک هدف استراتژیک برای مقابله با ایران اسلامی معرفی نکرد؟ جرج بوش آنها را پیاده نظام آمریکا در ایران معرفی نمی کرد؟ آیا تمامی دشمنان اسلام و انقلاب و امام و ایران در حمایت آشکار از سران فتنه به میدان نیامدند؟ و همین سه هفته قبل با اعلام نیاز صریح مقامات آمریکایی و اسرائیلی برای تحت الشعاع قرار دادن انقلاب های اسلامی مردم مصر و تونس و یمن و اردن فراخوان آشوب ندادند و آیا چند صدنفری که به میدان آمده بودند مطابق پیش بینی- بخوانید دستورالعمل- قبلی «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا و نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به جای شعار علیه آمریکا و اسرائیل و انگلیس، بار دیگر و برای چندمین بار به دفاع از این جرثومه های فساد و تباهی برنخاستند؟!
حضرت آیت الله! اجازه بدهید با عرض پوزش از جنابعالی بپرسیم که آیا دفاع از ساحت مقدس امام حسین(ع)، امام زمان(عج)، امام راحل(ره)، اسلام، انقلاب وظیفه شرعی شما نبود؟ اگر بود- که بوده و هست- بفرمائید که چرا در مقابل اینهمه زشتی و پلشتی و اسلام ستیزی و اهانت به ائمه اطهار علیهم السلام و... احساس وظیفه نفرموده و سکوت اختیار کردید و اکنون که با تدبیر -البته ناتمام مسئولان نظام- فقط رابطه سران فتنه با سرویس های اطلاعاتی بیگانه قطع شده است، سکوت ?? ماهه و غیرقابل توجیه خود را شکسته و به حمایت از فتنه گران بیانیه صادر فرموده اید؟! معلوم است که خدای نخواسته و نستجیربالله موسوی و کروبی و خاتمی را از امام حسین(ع) و امام زمان(عج) و امام راحل(ره) و اسلام برتر نمی دانید، بنابراین چرا کمترین مجازات این ستون پنجم های اسرائیل و آمریکا آنهم در حد قطع تماس آنان با بیگانگان را برنمی تابید ولی از کنار اهانت به ساحت مقدس اباعبدالله و امام زمان علیهماالسلام و صدها خیانت و جنایت نسبت به اسلام و مسلمین، با سکوت طولانی و ?? ماهه عبور می فرمائید! این موارد که به عنوان مشتی از خروارها به آن اشاره شد، «تحلیل» نیست که در صحت آن تردید داشته باشید، همه این نمونه ها، واقعیات مستند، مضبوط و غیرقابل انکار است که هیچیک از سران فتنه نیز آن را نفی نمی کنند، یعنی به دلیل ماموریتی که برعهده آنهاست، اجازه نفی و انکار آن را ندارند و اساساً به همین منظور ماموریت یافته اند.
?- حضرت آیت الله موسوی اردبیلی در بیانیه خود نصیحت فرموده اند که «دوستان قدیم از در آشتی درآیند و سوابق مجاهدت ها و نیک خواهی ها از یاد نرود» این سخن در کلیت خود، آموزه ای اخلاقی و اسلامی است و «رفع کدورت» در میان دوستان، توصیه ای کارساز و خدا پسندانه است. اما، اگر این به قول ایشان «دوستان قدیم» اکنون به دشمن قسم خورده اسلام و انقلاب تبدیل شده باشند چه؟! مگر کدورت مردم مسلمان با سران و عوامل فتنه از نوع کدورت های شخصی است که رفع آن توصیه شده باشد؟ مگر طلحه و زبیر، قبل از آن که علیه حاکمیت اسلام خروج کرده و دست به خیانت بزنند، دوست حضرت امیر علیه السلام نبودند؟ مگر شمر با حضرت ابوالفضل علیه السلام قوم و خویش نبود؟ مگر ابولهب عموی پیامبر اعظم(ص) نبود؟! و... و مگر خداوند تبارک و تعالی در وصف مومنان نمی فرماید که بر کافران سختگیرند و با یکدیگر مهربان و از این گذشته، مگر نظام اسلامی در اوج رحمت و رأفت با سران فتنه برخورد نکرد و در مقابل آنها نه فقط کمترین بازگشتی نداشتند بلکه بر دنباله روی آشکار خود از دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب ادامه دادند.
?- در بیانیه انذار داده اند که اگر به سفارش های اخلاقی و اسلامی مورد اشاره عمل نشود، «چه بسا که موجب سخط الهی و نزول بلا گردد» که این نکته نیز در تمامیت خود توصیه حکیمانه ای است و بی توجهی به دستورات و آموزه های الهی می تواند به نزول بلا منجر شود. ولی در موضوع مورد بحث، صبر و تحمل و نجابت مردم با درایت و نگاه عطوف و مهربان رهبر انقلاب درهم آمیخت و خدای سبحان در پی اینهمه صبر و نجابت امت و امام امت، همان «بلا» که حضرت آیت الله موسوی اردبیلی نسبت به آن «انذار» و «هشدار» داده اند را نازل فرمودند. اما نه بر ملت ایران، بلکه بر دشمنان تابلودار آنها یعنی آمریکا، اسرائیل، انگلیس، دیکتاتورهای منطقه از مبارک و علی عبدالله صالح و بن علی و ملک حسن اردنی گرفته تا ملک عبدالله سعودی که در صف انتظار است و طرفه آن که تمامی این قدرت های استکباری و دیکتاتورهای دست نشانده آنها در منطقه، حامیان آشکار مالی، سیاسی، تدارکاتی و اطلاعاتی سران و عوامل فتنه ?? بوده اند.
?- در خاتمه؛ بار دیگر از ساحت قابل احترام حضرت آیت الله موسوی اردبیلی به خاطر جسارت احتمالی پوزش می خواهیم و باز هم بر این باوریم که بیانیه یاد شده با شخصیت انقلابی و شناخته شده ایشان همخوانی ندارد و احتمال سوءاستفاده از اعتماد حضرت ایشان را منتفی نمی دانیم.
حسین شریعتمداری
حضرت علی (ع)درفرازی از خطبه 31 فرمود:طلحه سوار برمرکب سرکش می شود ومی گوید رام است .درواقع این نگرش منفعت طلبانه وغافلانه است که منجربه فساد خواهد شد.اگر امروز به اندازه ی موری دشمنی کنند بدان فردا به مارهم قناعت نخواهد کرد. که یارت می شوند و بارت می کنند ،با تار می آیند و تورپهن می کنند ، درنار غوطه ورند وازنور می گویند ، به کارمی گیرند وکور می کنند و وقتی همه چیز فراهم شد به زاری می اندازند و زور می گویند
مبحث جنگ نرم این روزها اصطلاح پر طرفداری است و اغلب صاحب نظران درباره ی آن گفتگو و اعمال نظر می کنند . بد نیست کمی هم راجب خود این مبحث نقادی شود تا موضوعات پیرامون آن روشنتر گردد .جنگ نرم در معنای کلی به جنگی گفته می شود که در طی آن ، طرفین بدون خونریزی و کشتار عینی با هم مبارزه می کنند و به عبارت دقیق تر :وقتی که پنبه شمشیر است ،سر اندیشه بریده خواهد شد وطبیعتا فضای مبارزاتی آرام و بی زد و خورد جلوه خواهد کرد اما تلفات آن معمولا بسیار چشمگیرتر از جنگ سخت گزارش می شود .عرصه ی مبارزه در جنگ نرم عرصه ی تفکرات است و با ابزارهای بسیار نرم و ظریفی صورت می گیرد .در این مقاله به تحلیل و توصیف چگونگی رخداد یک جنگ نرم در یکی از این خاکریزهای نامرئی می پردازیم و با مدد گرفتن از کلام گهر بار علی (ع) در نهج البلاغه سعی در روشن نمودن فضای تاریک حد اقل یک خاکریز و شناسایی عناصری که در برپا کردن این جنگ دست دارند خواهیم پرداخت اما نکته ی شایان ذکر این است ، اغلب مقاله ها و نقدها یی که بااستفاده از متون اصلی دینی و تاریخی ارائه می شوند به نوعی با برخوردهای متفاوتی روبرو می شوند .برخی می گویند زندگی در عصر نوین، مطالعات هم عصر خود را می طلبد و این استفاده ی پی در پی از تاریخ و یا ارجاع دادن به کلام بزرگان و شخصیت های برجسته ی تاریخی ، نوعی همانند سازی وقایع است .به بیان دیگر لزومی ندارد نویسنده موشکافی کند و مصادیقی پیدا کند که مختصات آن در گذشته وجود داشته و سپس به کپی کردن آنها با مصادیق کنونی اقدام کند . البته به یک تعبیر این مطلب درست است زیرا بسیاری از نویسندگان بدون در نظر گرفتن شئون شخصیت های بزرگ تاریخ به ویژه امامان ، آنان را با هر کسی مقایسه کرده و از این طریق تبیین موضوع می نمایند اما به نظر نگارنده ی این مقاله چنانچه در بررسی و تحلیل موضوعات در هر عرصه ای وقایع گذشته و حال را با معیار حقیقت بسنجیم آنگاه میزان نزدیک بودن مصادیق را با الگوهای حقیقی در نظر بگیریم به تعبیر بزرگان ،به شبیه یابی وقایع تاریخی پرداخته ایم نه شبیه سازی آنها .و این یافتن شباهت ها در طول تاریخ ،کاری ظریف است و اندیشه ای مسئول و متعهد می طلبد تا به دور از بدعتها آنچه رخ می دهد نمایان کند و زمینه را برای عبرت آموزی از گذشته و استفاده ازآن به عنوان پلی برای آینده امکان پذیر نماید .بعلاوه از این نکته نباید غافل شد ، اگر وقایع روزگار پیشین تاثیری در رخدادهای امروز نداشته باشد کارکرد خود را از دست خواهند داد چراکه هویت انسانها بدون تاریخ پایه و اساسی نخواهد داشت . براساس فرمایشات مقام عظمای ولایت ،فهم دشمنی دشمن، ازضروری ترین راه های مبارزه است.بر اساس استدلال عقلی ، هرچه انسان شگردها ، تاکتیک ها، ابزار، روشها و برنامه های دشمن را بشناسد تدبیری که اتخاذ می کند کاملتر و حکیمانه تر خواهدبود.دراین مقاله به روش شناسی دشمن وتحلیل تاکتیک های آن براساس کلام نورانی حضرت امیر در نهج البلاغه خواهیم پرداخت.دراین که جامعه امروزما درمعرض خطر شیطانک های بسیارو به گفته ی حضرت امام رحمت ا.... در راس همه ی آنها شیطان بزرگ امریکا است شکی نیست.اما نکته قابل تامل این است که متاسفانه برخی از صاحب نظران جامعه به دردخوش خیالی دچارشده اندوبا وجود دیدن چنگ ودندانهای دشمن بازهم می گویند: ان شاءالله که خیراست.بد به دلتان راه ندهید گویا این دسته ی قلیل از روی مصلحت اندیشی، فضای غبارآلود دشمنی را روشن فرض می کنند حال دراینکه واقعا از روی مصلحت این گونه می اندیشند یابراساس منفعت ،قضاوت باخدا.اما آنچه که روشن است اینکه هرچه دشمن خود اعتراف می کند : مافلان میزان علیه ایران خرج براندازی نظام کرده ایم وروزانه فلان تعدادافراد کارآمد دراین خصوص با حقوق بالا استخدام می کنیم تا کاراغتشاش زمین نماند باز هم سکوت اختیار کرده و تعهدی نسبت به انقلاب و سرزمین خود ندارند .مگر نه این است که آزموده را چندبار آزمودن خطاست ؟ دردوراهی باور وتردید فقط اندکی صبر لازم است نه آنکه دچاروسواس بیهوده شده ودرهمان منزلگاه بدی ماند که نام آن شک وتنها محل گذربوده است.البته اندیشه انتقادو اصلاح ،اندیشه مبارکی است به شرطی که به تخریب نینجامد واز ابزار مخرب استفاده نشود وهدف بیگانگان محقق نشود . این اندیشه، پیش فرضی می طلبد که آن هم اصلاح نفس خویش است.مصلحین کسانی اند که نشانه های صلح درباطن وظاهر آنها نمایان است زیرا اگرازهدایت حرف بزنی وبه باطل عمل کنی از مغضوبین خواهی بودکه اگرخسرو خسرو باشد صلاح کارخویش رابه دست هرکسی نمی سپارد.آنهم کسانی که در چشم انسان نگاه می کنند ولبخند مرموزی که به ظاهر محبت آمیزو خیرخواهانه است برلب دارند درحالیکه تخصص شان هیپنوتیزم شخصیت و هویت است. تفاوت نگاه سازش یا مقاومت، تفاوت دربودن ونبودن است واین روحیه مقاومت مدبرانه دربرابردشمن روحیه ای است نشات گرفته ازایمان حقیقی به خداوتوسل به آل ا...وچنگ زدن به ریسمان الهی است که این دیدگاه را برخی رویکردی سنت گرایانه ومتحجرانه می خوانند. به اعتقاد نویسنده :قرآن منهای عترت واسلام بدون ولایت دیدگاهی برخاسته ازنوعی تعصب روشنفکرانه است زیرا این خط کش ومعیار ولایت ودرامتداد آن ولایت فقیه است که میزان توازن وفاصله دیدگاه ولایی انسان راباخود مشخص می کندواگراین خط گاهی دورویاحتی درجهت عکس خط ولایت ترسیم شود اگرنخبه نباشی گمراه شده ای واگرنخبه باشی گمراهتر .نخبه اگر نخبه باشدتفاوت تزویروتنویر، یاروبار، نارونور ، تاروتورو مار و مورراتشخیص خواهد داد. حضرت علی (ع)درفرازی از خطبه 31 فرمود:طلحه سوار برمرکب سرکش می شود ومی گوید رام است .درواقع این نگرش منفعت طلبانه وغافلانه است که منجربه فساد خواهد شد.اگر امروز به اندازه ی موری دشمنی کنند بدان فردا به مارهم قناعت نخواهد کرد. که یارت می شوند و بارت می کنند ،با تار می آیند و تورپهن می کنند ، درنار غوطه ورند وازنور می گویند ، به کارمی گیرند وکور می کنند و وقتی همه چیز فراهم شد به زاری می اندازند و زور می گویند. درباره ی مبحث جنگ نرم در زمینه های باورهای دینی با رویکرد اسلامی ،چه تاریخی روشن تر از سیره اهل بیت و چه الگویی کامل تر و زیبا تر ازعلی (ع) که با کلام گزیده و بلاغت بی نظیرش در عرصه های متفاوت اجتماعی و سیاسی ،موضوع جنگ نرم و اهداف شوم دشمن را به خوبی نمایان نموده است . حضرت در یکی از بلیغ ترین فرازهای خویش فرمودند :شگفتا شگفتا از این واقعیت که قلب انسان را میمیراند و دچار اندوه میکند که دشمنان در باطل خود وحدت دارند و شما در حق خود شاخه شاخه اید. واقعیت این است که اگر اندیشه صوابی وجود داشته باشدبا مسیر ناصواب محقق نخواهد شد و این شیطان است که در کمین این راههای ناصواب منتظر به دام انداختن دلهای مریض است تا تخم نفاق بکارد و میوه دشمنی برچیند و در این مسیر از هیچ اندکی هم چشم نخواهد پوشید.حضرت در خطبه 66 دشمن را از دیدگاه روان شناختی بررسی کرده و می فرماید:دشمن دستی برای حمله در پیش و پایی برای فرار آماده دارد و با اندکی دقت می بینیم کلام حضرت در امتداد تاریخ هر روز تازه و تازه تر است تا به امروز که مصادیق کلام ایشان را در حیطه خیرو شر به وضوح می یابیم و امروز شاهدیم که آمریکا و اسراییل به وضوح دستی در تبلیغات برای حمله نرم به باورهای مردم در پیش و پایی برای فرار با شعار دفاع از حقوق بشر آماده دارند و می شنویم و می بینیم برجسته ترین و شوم ترین شگردهای خود را در زیباترین ظواهر اعمال می کنند .شربت آزادی را در پیاله مسموم اسارت می ریزند و قطره قطره و نه یکباره به گلوی غافلان می چکانند به گو نه ای که آرام آرام به دام نزدیک می شوی و به جای دیدن زیر پای خود که خالی شده است چشم به آسمان توهم می دوزی و آن وقت دیگر چاره چیست جز افتادن و بر نخاستن و به قول خواجه شیراز: خیز و در کاسه زر آب طربناک انداز پیشتر زانکه شود کاسه سر خاک انداز چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است بر رخ او نظر از آینه پاک انداز
امروز جمعه ?? بهمن ماه ???? مردم تبریز در سالگرد قیام تاریخی ?? بهمن سال ????، پس اقامه نماز جمعه اعتراض خود را نسبت به سران فتنه و حوادث روز ?? بهمن نشان دادند.
نمازگزاران تبریزی با راهپیمایی از سه راه طالقانی تا میدان ساعت و سردادن شعارهایی نظیر" آنداولا شهیدلرین قانینا، اوت سالاروخ فتنه گرین جانینا" ، "مرگ بر موسوی"،"مرگ بر کروبی"،" مرگ بر خاتمی" خشم و انزجار خود را نسبت به سران فتنه و عوامل اوباش آنها که روز ?? بهمن باعث شهادت دو تن از هموطنانمان به نام های " صانع ژاله" و " محمد مختاری" شدند،نشان دادند.
راهپیمایان با در دست داشتن تراکت هایی با مضامین"آذربایجان بیرکلام ، محاکمه والسلام" ، " موسوی کروبی خاتمی اعدام باید گردد" ، " تشکیلات قضایی ، اعدام انقلابی" از دستگاه های ذیربط محاکمه هر چه سریعتر سران فتنه را خواستار شدند.
مردم تبریز در میدان ساعت با به دار آویختن آدمک های موسوی ، کروبی و خاتمی خواستار اعدام واقعی و هر چه زودتر سران فتنه شدند.
راهپیمایان تبریز با سر دادن شعار " آذربایجان اویاخدی ، انقلابا دیاخدی" ، "بیز اولماغا حاضیروخ خامنه ای سربازیوخ" ، "آذربایجان جانباز، خامنه ای دن آیریلماز" با آرمان های انقلاب ، امام راحل و امام حاضر حضرت آیت الله خامنه ای تجدید بیعت کردند.
همچنین در پایان راهپیمایی مردم تبریز از نماینده ولی فقیه در استان آیت الله مجتهد شبستری در خواست کردند که خواسته خود را مبنی بر محاکمه سران فتنه به محضر ولی امر مسلمین ابلاغ کنند.
کلیپ تصویری اعدام سران فتنه در تبریز و پذیرایی مردم تبریز از آنها با کفش
تبریز: کاسه صبر ملت از اقدامات سران فتنه لبریز شده است
مراغه: سران فتنه در هر مقامی که باشند باید محاکمه شوند
بستان آباد: محاکمه سران فتنه مطالبه عمومی ملت ایران است
هریس: تعلل در برخورد با سران فتنه دیگر جایز نیست