چرا چشمتان به روی حقایق بسته اید؟
سید حسن خمینی در دیدار با آقای عسکر اولادی اظهار داشت: انگار عدهای بنا دارند که حقایق را نبینند و اگر میبینند ندیده بگیرند و اگر هم کسی به اینها تذکر بدهد متهم شود. وی افزود: در آن شرایط خاص انقلاب و جنگ که عدهای کودتای نظامی میکنند و سلاح به دست میگیرند تا همه را بکشند، توجه امام به خانواده کودتاچیان نکته قابل تأملی است. آدم متأسف میشود وقتی میبیند از بال رحمت نظام یاد نمیشود و فقط بر روی جهات خشونتآمیزی تکیه میشود که مربوط به دوره و شرایط خاصی بوده است.
درباره اظهارات فوق نکاتی چند قابل تذکر است.
1- بی تردید اینکه کسانی چشم خود را بر روی حقایق ببندند...
یا آنرا نادیده بگیرند، نامطلوب و مذموم است؛ ولی شایسته است آقای سیدحسن خمینی اندکی تأمل نماید و بنگرد که آیا خود، در زمره اینگونه افراد نیست؟ چرا چشمان وی در طی 8 سال حاکمیت مدعیان اصلاحات، همواره بر حقیقتی روشن یعنی «تحریف کلام امام از سوی مدعیان اصلاحات» بسته بود و هم اکنون نیز بسته است و تحریفگران از سوی ایشان تذکری دریافت نکردهاند، ولی کسانی که در جهت مقابل تفکر مدعیان اصلاحات قرار دارند، بارها مورد عتاب وی قرار گرفتهاند؟! نامه تذکرآمیز سید حسن خمینی به آقای ضرغامی درباره برنامه «شاخص» در سیما، یکی از آنها است؛ نوع نگارش نامه نشان میدهد که ایشان فرصت نکرده و یا نخواسته است لااقل یک بخش از آن را مشاهده کند. وی اعتراض خود به برنامه شاخص را مستند به اظهارات منابع موثق میکند؛ اما معلوم نیست که منابع موثق چه کسانی هستند! به هر حال، اگر آقای سید حسن خمینی چشمانش را بر روی حقایق میگشود، سیمای جمهوری اسلامی را نگاه میکرد و در مراسم 9 دی و 22 بهمن در کنار مردم شرکت میکرد قطعاً نسبت به اظهارات فوق اندکی تأمل مینمود. امیدواریم تا دیر نشده، از حلقه دوستانه یا فامیلی برخی مدعیان اصلاحات خارج شده و با حضور بیشتر در جمع مردم و یا دیدن رسانه ملی، حقایق را آنگونه که هست، ببیند نه آنگونه که برایش تعریف و گزارش میکنند.
2- آقای سیدحسن خمینی از اینکه از بال رحمت نظام یاد نمیشود و فقط بر روی جهات خشونت آمیز تکیه میشود اظهار نگرانی کرده، افراد را به سیره عملی امام(ره) حواله میدهد که حتی از خانواده کوتاچیانی که سلاح به دست گرفته و همه مردم را میکشتند، دلجویی میکردند.
ظاهراً باز هم ایشان نمیتوانند و یا با عرض معذرت نمیخواهند چشمانشان را باز کنند و حقایق را آنگونه که هست ببینند. بیش از 9 ماه از فتنههای مدعیان اصلاحات میگذرد؛ فتنهای که با تکیه بر اجانب و براساس دروغ بزرگ «تقلب» شکل گرفت و از آبروی نظام گرفته تا مال و جان شهروندان را هدف قرار داد. نظام اسلامی در این 9 ماه در برابر گروه خشونت طلبی که با سنگ و چماق و سلاح سرد و گرم در مقابل حاکمیت را‡ی مردم ایستادند، چه خشونتی روا داشته است؟ آیا آتش زدن مسجد، اتوبوس، مغازه و مجروح کردن مردم کوچه و بازار و بیش از هزار پلیس غیر مسلح، اعمال خشونت نیست؟ شما اگر فرصت دیدن تلویزیون جمهوری اسلامی را ندارید، لااقل گهگاهی B.B.C و VOA را نگاه کنید تا دریابید دستورالعمل آتش و حمله از کجا صادر میشود و چه کسانی مجری آن هستند.
3- اما درباره آن چه به سیره عملی امام راحل احاله دادهاید، باید گفت اگر آن روز کودتاچیان اعدام شدند و به خانوادههای آنها ترحم شد، امروز علاوه بر خانواده، خود کودتاچیان نرم نیز مورد ترحم هستند! بیش از 9 ماه است که از فتنه عمیق کودتای نرم میگذارد؛ کودتایی که عوامل اصلی دستگیر شده، رسماً به آن اعتراف کردند؛ ولی هیچ یک از آنها به جوخه اعدام سپرده نشدند و سران اصلی فتنه و کودتا یعنی کروبی، میرحسین و... و برخی از آقازادهها هنوز پایشان به بازداشتگاه باز نشده؛ این در حالی است که ملت ایران بارها از جمله در راهپیماییهای 9 دی و 22 بهمن بر محاکمه و مجازات آنها تاکید کرده، خواستار اجرای حکم الهی درباره آنها شدهاند. سزاوار بود که جنابعالی به جای تاکید بر بال رحمت، از مسوولان قضایی میخواستید تا کمی هم بر بال قاطعیت و برخورد با فتنهگران تکیه کنند.
آقای سیدحسن خمینی!
ای کاش یک بار هم صحیفه نور امام(ره) را با همین نگاه مطالعه میکردید و سپس مواضع خودتان را در ترازوی نقد کلام و مواضع امام(ره) قرار میدادید و مشاهده میکردید که مواضعتان تا چه اندازه با مواضع امام منطبق است، غیرت دینی جد بزرگوار شما در برابر توهین سلمان رشدی به ساحت مقدس پیامبر خدا(ص) آنگونه به جوش آمد که فرمود: اگر سلمان رشدی توبه کند و زاهد دوران هم شود باید اعدام شود. ایشان همچنین در برابر خانمی که در رسانه جمعی الگوی زنان امروز را اوشین دانسته بود نه فاطمه زهرا(س) نامهای شدید اللحن نوشتند و در برابر موضع خصمانه جبهه ملی علیه لایحه قصاص، آنها را مرتد معرفی کردند. کاش جنابعالی نیز در کنار بال رحمت و تساهل بر بال غیرت و همیت تکیه و وصیت امام(ره) را کاملاً در خود نهادینه میکردید و نسبت به این همه اهانت به دین و مقدسات و احکام الهی که طی سالهای متمادی انجام شده و میشود، حداقل یک بار موضع میگرفتید. بسی جای تاسف است که در شب عاشورای حسینی، آقای محمد خاتمی، حسینیه جماران، مرکز معنویت و عشق به خدا، را به پاتوق یک مشت دختر و پسر به اصطلاح سبز پوش تبدیل کند و در آنجا تلویحاً ارزش آزادی را از جان امام حسین(ع) بالاتر بداند! و جنابعالی در برابر آن سکوت کنید و آخرین آن، اظهارات خانم رهنورد همسر میرحسین موسوی است که طی بیانیهای احکام اسلام مربوط به بانوان را ظالمانه معرفی میکند (سایت رجانیوز و جهان نیوز) و باز هم سکوت! و یا اینکه زمانی که جامعه محترم مدرسین، یوسف صانعی را فاقد صلاحیت مرجعیت اعلام میکنند، جنابعالی برای دلجویی به خانه وی رفته و سایت جماران را در اختیار او قرار میدهید. انتظار این است که شما بهعنوان یادگار فرزند امام(ره)، احیا کننده راه امام باشید و با شجاعت امامگونه، همچون سربازی در رکاب ولایت در برابر با بدعتگذاران و کسانی که به نام امام به جان فکر و اندیشه امام افتادهاند، تمام قد بایستید.
منبع: http://ravanbakhsh.blogfa.com/post-211.aspx