داستان مستهجن هر جی بخوای -

[ و به پسرش حسن فرمود : ] پسرکم چیزى از دنیا بجا منه چه آن را براى یکى از دو کس خواهى نهاد : یا مردى که آن را در طاعت خدا به کار برد پس به چیزى که تو بدان بدبخت شده‏اى نیکبخت شود ، و یا مردى که به نافرمانى خدا در آن کار کند و بدانچه تو براى او فراهم کرده‏اى بدبخت شود پس در آن نافرمانى او را یار باشى و هیچ یک از این دو در خور آن نبود که بر خود مقدمش دارى . [ و این گفتار به گونه‏اى دیگر روایت شده است که : ] اما بعد ، آنچه از دنیا در دست توست پیش از تو خداوندانى داشت و پس از تو به دیگرى رسد و تو فراهم آورنده‏اى که براى یکى از دو تن خواهى گذاشت : آن که گرد آورده تو را در طاعت خدا به کار برد پس او بدانچه تو بدبخت شده‏اى خوشبخت شود ، یا آن که آن را در نافرمانى خدا صرف کند پس تو بدانچه براى وى فراهم آورده‏اى بدبخت شوى و هیچ یک از این دو سزاوار نبود که بر خود مقدمش دارى و بر پشت خویش براى او بارى بردارى ، پس براى آن که رفته است آمرزش خدا را امید دار و براى آن که مانده روزى پروردگار . [نهج البلاغه]

لوگوی وبلاگ

دسته بندی موضوعی یادداشتها

سیاسی ، شهدا ، عمومی ، سیاست ، طنز ، مهدی صاحب الزمان عج ، امام خامنه ای ، بصیرت ، سخنرانی و مداحی و فیلم ، اشعار ، مهدویت ، خاطرات ، سوگواری ، اخبار ، اخلاق ، اعتقاد ، امامان ، پند ها ، دینی ، خاطره ، هک ، شهداء ، احمدی نژاد ، سید حسن نصرالله ، عاشقی ، عرفان ، عکس ، شهید گمنام ، نفس ، کایکاتور ، کشف و کرامت ، لبخند ، مداحی ، مناجات ، ولادت ، خداشناسی ، خنده دار ، خودم ، داستان مستهجن ، درد و دل ، دل نوشته ، رایانه و نت ، بیوگرافی ، سیاس ، سساسی ، تجربه ، جالب ، حقوق زنان ، حکمت ، اموزنده ، بازگشت ، بانوان ، اقتدار امام خامنه ای ، آخرالزمان ، احادیث ، اخلاق و عرفان ، اخلاقی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :751
بازدید دیروز :505
کل بازدید :563914
تعداد کل یاداشته ها : 324
103/9/3
6:31 ص

موسیقی

مشخصات مدیروبلاگ

محمد امیری(ماصاحب داریم در یاهو مسنجر)[127]

خبر مایه

بایگانی وبلاگ

ارشیو بهمن ماه سال 1386[24] ارشیو اسفند ماه سال 1386[11] ارشیو دی ماه سال 1386[3] ارشیو فروردین ماه سال 1387[37] ارشیو اردیبهشت ماه سال 1387[6] ارشیو خرداد ماه سال 1387[17] تابستان 1387[2] مرداد 1387[2] شهریور 1387[6] آبان 1387[1] اسفند 1387[3] فروردین 1388[3] اردیبهشت 1388[1] مهر 1388[1] آذر 1388[2] بهمن 1388[5] اسفند 1388[9] اسفند 88[4] فروردین 89[6] مرداد 89[1] مهر 89[5] آبان 89[26] آذر 89[2] بهمن 89[97] اسفند 89[12] فروردین 90[8] مهر 90[1] آبان 90[1] مرداد 91[5] شهریور 91[7] مهر 91[1] اسفند 93[3]

پیوندهای روزانه

پاک مردان [268] پیام مهاجر [244] سکه دولت عشق [213] مکاشفه [257] سخن دل [286] تنهای تنها [185] بهاران 10 [133] مهدویت 1 [372] بلو لایقت محمد [242] البرهه [315] تریفا یامانگ [254] افتاب گردان منتظر [151] منتظر 313 [237] سفیر شعر [141] یاران ناب [240] آرشیو پیوند روزانه [22]

لوگوی دوستان

پیوند دوستان

بتلیجه سکه دولت عشق عشق الهی .: شهر عشق :. مرتضی روانبخش دبیر سیاسی پرتو نور دوستانه بندر میوزیک سیرت خط بارون صل الله علی الباکین علی الحسین شلغم آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام تعقل و تفکر شنشیر حقیقت تالارهای گفتمان کشف الیقین اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار یکدلی در سفر زندگی تا بی نهایت نرم افزار بی ستاره ترین شبهای زندگی... پوتین خاکی سلام بر اقای غریبم غربت شلمچه سعید حمیدیزاده سیاسی اسمانیان میها سیاتل پاک مردان خدای که به ما لبخند میزد سراهی نور ابلاغ داغ داغ!!! S.Alireza A: وب توشت های یک خبرنگار

عناوین یادداشتهای وبلاگ

بی حساب نگو ! آن را سرنوشت ساز زندگی خود ندان ! جهنمِ اعمال تو ! چرا اطرافیان رهبر کره شمالی همواره \دفتر به دست\ هستند؟! + تصاوی عناوین یادداشتها[316]

داستان مستهجن هر جی بخوای

محمد امیری(ماصاحب داریم در یاهو مسنجر)

سکس با خاله

سکس به فامیل

سکس با دوست دختر

سکس با منشی

نمی دونم تا بحال توی اینترنت به داستان های سکسی برخورد کرده اید یا نه !؟(شاید هم همین کلمه یا مشابه اون سزچ کرده باشیید که الان این متن داری می خونی)

سوال مهم و اساسی این هست که چه کسانی و به چه منظوری این داستان ها را می نویسند !؟

عمده مسائل و نقاط حساس و قابل تامل در این نوع داستان ها ؛ سکس و خیانت به همکار و خویشان و همسایه و یا حتی مادر-خواهر-عمه-خاله را شامل می شوند.

خوب با توجه به این موضوعات ؛ اهداف نویسنده و یا بهتره بگم نویسندگان این گونه داستان ها چیست؟ مطئنا” هدف سرگرم کردن و لذت بخشی و یا ایجاد حس روشنفکری و بالندگی و بلوغ در ما نیست ! که حتی در بسیاری از موارد این افعال شنیع با این عبارت پاسخ داده می شود "سکس درون"

تا بحال فکر کرده اید که هدف از اینگونه داستان های کوتاه و آنی و خیانت ؛ آنهم (اکثر اوقات) با محارم چیست ؟

سکس با محارم و خیانت و به دوستان و همسایگان و آشنایان و یا حتی همجنس بازی (زن با زن و مرد با مرد) چرا بایستی به صورت داستان در سرتاسر اینترنت به صورت گسترده گسترش یابد و من و شما و دیگری (که ممکنه مادر و پدر و خواهر و برادر من و شما باشند ) آن را مطالعه کنند !؟ توجه کنیید دقت کنیید یک لحظه فکر کنیید خواهر شما یا برادر شما داستان سکس یا هم جنس بازی یا..... را می خواند –واقعا فاجعه بزرگیه--

در عمده این داستانهای سکسی یک زندگی بی قید و شرط ؛ یک زندگی لذت بخش بدون مسئولیت ؛ سکس و لذت جنسی با هر کس و در هر شرایطی بدون هیچ شرم و حیایی ؛ و تن دادن به مسائل جنسی بدون هیچ مرز و قاعده و قانونی القا شده و حتی نویسندگان این گونه داستانها نهایت تلاش خودشان را می کنند که حریمی را باقی نگذارند خانواده دوست فامیل و... تا حریم پاک خانواده را هم به سمت و سو کشانده و فریادزنند که شهوت و لذت بالاتر از هرچیزی است !!! فریاد زنند که لحظه ای لذت جنسی می ارزد به خود فروشی و ناموس فروشی و شرم دارم از بقیه که این انسان ها چه چیز هایی را در این داستان ها به معرض قروش می گذارند

تا به حال فکر کرده اید داستان های سکسی چگونه تاثیرات منفی بر ذهن خواننده می گذارد؟ در اکثر این داستانها رابطه جنسی شخصیت های داستان با اعضای خانواده دوستان اقوام همسران دوستان خریدار یا فروشنده مغازه و … است. و بدون تردید خواننده داستان با شخصیت های داستان همزاد پنداری می کند و با آن ها تا اوج لذت جنسی پیش می رود

اما :

هیچ گاه ارضا نمی شود

با زیاد خواندن آن به داستان های سکس معتاد می شود

به علت همزاد پنداری در آرزوی رویدادن موقعیتی برای خود اوست

و وای که این داستان ها حریم شکن است

خواننده این داستان ها نگاهش به مادرش و خواهرش و دختر ها و زن های فامیل چگونه خواهد بود ؟؟؟؟؟؟؟؟

و....................

مطمئنا در اطراف خواننده همه این افراد زندگی می کنند و خواننده داستان ها بد کمانی اش نسبت این افراد شروع می شود و حتی در بعضی موارد به خودش این اجازه را می دهد که به جای یکی از شخصیت های داستان باشد و این اول بدبختی اش است.

انسان بدبین پرخاشگر می شود انسان بدبین بی اعتماد می شود و انسان بدبین ارام ارام بدون اینکه خودش بفهمد همه چیزش را از دست می دهد

در اکثر داستانهایی با این گونه موضوعات دختران جوان را شهوت پران و بسیار مشتاق و زنان را گرم و سرشار از حس و میل جنسی و فاقد هرگونه مسئولیت قانونی و شرعی و وجدانی و مردان را سـرد و بی رمق نشان داده و در بسیاری از مواقع این زنان و دختران هستند که پیشنهاد داده و مردان هم از خدا خواسته قبول می کنند و یا اینکه در نبود جنس مخالف به خود ارضایی روی آورده و طوری وانمود می شود که حتما و بدون فوت وقت و درنگ بایستی این حس و شهوت ارضا شود. !!! و القا می شود که کسی که این کار را نمی کند انسان مفلوک و بد بخت بی چاره است

و موفق شدن به این تجاوز را یک موفقیت و پیروزی بزرگ قلمداد می کند

نویسندگان این مجموعه از داستانهای آلوده و با هدف ؛ تمام افراد جامعه را در تیرس خود قرار می دهند؟؟

به نظر شما چه اهداف و منافعی در ورای براندازی و شکستن اصول و اعتقادات حاکم بر خانواده هاست !؟

مطمئنا” نویسندگان این سری از داستانها و گسترانندگان آنها در جامعه و در نهایت افکارعمومی منتظر ماحصل و نتیجه آن هستند ؛ که بایستی ویران کننده و گسترده تر در جامعه ظهور کند.

خانواده کوچکترین و بنیادی ترین نهاد یک جامعه است.

هر رویدای که در خانواده روی دهد ؛ اگـر بررسی و علت یابی و برطرف نشود مانند یک بیماری مسری و واگیردار به تک تک خانواده ها سرایت و در نهایت بدنه جامعه را دربــر گرفته و جامعه را به سمت و سوی “نطفه هرزه” که همان رویداد اولیه در خانواده هست ؛ می کشاند.

حال نظر شما دوست عزیز را جویا می شوم که آیا ؛

داستان های سکسی سرگـرمی کوتاهی است برای ما یا نابودی ریشه هاست !؟؟

حرف من با تو دوست عزیزی هست که شاید در حال جستجوی این دوکلمه (داستان سکسی)بوده ای:

دوست عزیزم قبل از اینکه همه چیزت را از دست بدهی کمی فکر کن اگر حرف هایم دروغ بود به راهت ادامه بده و گرنه یک دعای کوچک همین لحظه به حال من کن

دوست عزیز اگر این حرف ها قبول داشتی بدون که با سر زدن های ما به این سایت ها و وبلاگ ها با عث تشویق و رونق کار این حیوانات کثیف شده ایم و در گناه آنان شریک هستیم.

منبع :

91/6/30::: 10:42 ع

نظر()

داستان مستهجن ،

بصیرت غدیری

پیامهای عمومی ارسال شده

+ رئیس جمهور اگربعضی چیزها نبود به مجلس نشان می دادم www.masahebdarim.parsiblog.com سند تو ال ممنون داغ داغ داغ داغ جالب

+ با عرض سلام ایدیهام هک شده فقط یه ایدی با نام ماصاحب داریم دارم انشاءالله اد کنید و به دوستانتون هم سند تو ال کنین ممنون ازتون ایدیم ma_saheb_darim313