سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خواب چه تصمیمهاى روزانه را که نقش بر آب کرد . [نهج البلاغه]
خبر مایه

جوابی به سوالات خواهرم( نامه )

سلام

(( حجاب، شکوفه عفاف و امانت خداست))

خواهرم

می پرسی چرا حجاب؟

  • چرا پوشاندن سر و رفتن به زیر چادر و مقنعه و نقاب؟
  • چرا آرایش زنان، موجب هزاران سرزنش و عتاب؟
  • مگر دیدن چهره زن و زیبایی او بد است؟ اگر شما می گویید بد است ، پس چشمهایتان را به روی گل و دریا و طبیعت زیبا هم ببندید و هیچ نبینید.
  • می گویی از چادر دلم می گیرد و سیاهی آن روحم را رنجور می سازد و از فعالیت و پیشرفت بازم می دارد.
  • مگر کشور های متمدن و پیشرفته را نمی بینیدکه زنان بدون هیچ تقید و وابستگی به حجاب ، دوش به دوش مردان در اجتماع ظاهر می شوند. زحمت می کشند و جامعه را به رشد وترقی می رسانند.
  • و باز می گویی دل باید پاک باشدو برای قلب مریض هوسبازان ، حجاب و غیر حجاب فرقی ندارد.
  • و....

تو همه اینها را می گویی و من حرفهایت را می شنوم اما چون رایحه پاکی و صمیمت را از کلامت استشمام می کنم ، جوابت را ، جواب تمام سوالهایت را می دهم اگر صبر داشته باشی و همراهم بیایی.

خواهر مسلمانم ، می دانی قبل از هر چیز می خواهم تو را به خاطرات دوران کودکیت بسپارم تویی که در خانواده ای مسلمان بدنیا آمدی و در بین مردمی مسلمان بزرگ شدی پوشش اسلامی را دیدی اما در گزینش آن به شک و تردید افتادی.

من می خواهم داستان تو را از زمان کودکیت شروع کنم.

یادت هست آنوقت ها که کوچک بودی و زشتی را هنوز نمی فهمیدی تازه طبیعت اطراف را شناخته بودی و پرندگان و پروانه ها را .

عروسکت را در آغوش می گرفتی و در عالم بچگی برایش مادری می کردی .

 پاهای کوچکت خوابگاه عروسکت بود و گوشهایش محل ترنم لالایی ات .

 بیاد داری که آنوقت ها اگر همراه عروسکت ، چادری به سر نکرده بودی ، خود را مادر نمی دانستی. که چادر نه فقط در عروسک بازی بلکه در خیلی از رفتار های کودکانه تو نقش داشت.

اگر بزرگان خانه هم چادری برای تو در نظر نگرفته بودند‌، روسری مادرت و یا حتی تکه پارچه ای را به سر می کردی و بعد سراغ عروسکت می رفتی وبرایش قصه خوب بودن می گفتی و لالایی خوب ماندن را . وقتی که کمی بزرگتر شده بودی ، رو به مادرت گفتی :  مادر برایم چادر مشکی می دوزی؟

می دانی چه می خواهم بگویم ؟ می خواهم بگوییم تو از کودکی پوشش را دوست داشتی و این دوست داشتن در فطرت تو ریشه داشت.

 نیرویی ا ز درون، تو را به سوی پوشش می کشاند و تو با آن آرامش می گرفتی .آنوقت ها هیچ نمی گفتی دلم از چادر می گیردو سیاهی اش روحم را رنج می دهد ...  من دیگر از نماز خواندن دلنشین و دوست داشتنی ات نمی گویم که با چادری کوچک و سفید مثل فرشته های پاک معصوم در کنار مادرت و یا هر نمازگزاری به نماز می ایستادی آن هم چه نمازی؟ سجده را قبل از رکوع و قنوت را در حال نشسته بجا می آوردی و کمی هم در وسط نماز با عروسکت بازی می کردی و بعد باز هم نماز می خواندی.پدر و مادرت چقدر به این شیرین کاریهایت می خندیدند و لذت می بردند.

برای اینکه بیشتر بفهمی که حجاب ، قبل از آنکه دستور اسلام و حکم خدا باشد، در فطرتت آشیانه کرده است و در ساختار وجودیت ریشه دارد ، از خاطرات کودکیت سری هم به صفحات تاریخ بزن حتما در تاریخ خوانده ای و یا از تاریخ گویان شنیده ای که قبایل بدوی با اینکه به بسیاری از اصول انسانی پشت پا می زدند ، اما حجاب را در شکل ها و صورتهای گوناگون آن حفظ می کردند و ارزش آن را به مردان نیز تفهیم کرده بودند.

تو در نقشهایی که از ایران باستان ، در دل صخره های کوه ها و سنگ ها بر جای مانده است ،  هیچ صورت و نقشی از زن مبتذل و تصویر برهنه او نمی بینی. در زمان هخامنشیان نیز هرچند زنان فقیر برای معاش و احتیاجات روزمره ، مجبور به آمدن در اجتماع بودند ولی زنان طبقات مرفه با تختی که روپوش داشت، رفت و آمد میکردند و هیچ گاه با مردان سخن نمی گفتند که ظاهر شدن در نزد مردان ومعاشرت و خودنمایی به آنان را حقارت  و ننگی بزرگ می دانستند.

هندیان قدیم نیز گذشته از عامل فطرت ، به جهت تمایل به ریاضت و دوری از لذتهای دنیوی ، حجاب را در زن تثبیت کرده بودند و زنان این کشش درونی را پاس می داشتند.

تا اینکه ادیان یکی پس از دیگری آمدند و در بین انسانها جا باز کردند و نه به عنوان مبتکر پوشش و حجاب ، بلکه به منزله مؤید و امضاء کننده آن ، در تبلیغ و تصحییح آن کوشیدند .

چه اینکه دین خدا هیچ امر فطری را نمی کوبد بلکه آن را شکوفا ساخته و در راه صحیح هدایت می نمایید تو حرف های من را می فهمی و من صفا و صداقتت را باور دارم. پس باز برایت می گویم می دانم که این بیت مشهور را بارها شنیده ای و زیاد خوانده ای

ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطا بست---------------------------- ارزنده ترین زینت زن حفظ حجابست

حتما می پرسی : حجابی که جمال و زیبایی زن را در هاله ای از سیاهی می پوشاند، چگونه می تواند زینت باشد ولی خواهرم ، تو اگر حجاب را بشناسی ، می فهمی که حجاب ارزش می آورد. و با ارزش، زینت هم می آید که هیچ ارزنده ای خالی از زینت ظاهری و یا باطنی نیست .

 به خودت و به طبیعت اطرافت نگاه کن . تو ارزش بسیاری از پدیده های خداوند را در مقدار پوشش و حجابش می توانی ارزیابی کنی .

ببین همین چشم هایت ! اگر پلکها او را در پوشش و حفاظ خود قرار نداده بودند ، چقدر دوام می آوردند؟ مگر نه اینکه با کمی گرد و غبار از کار می افتادندو هیچ نمی دیدند ؟

هیچ فکر کرده ای که اگر جدار و دیواره سینه ات قلبت را احاطه نکرده بود و در حجاب خود نگرفته بود، چقدر زنده می ماندی ، مگر نه اینکه با کوچکترین آسیب ، دیگر نمی طپید.

اگر پوستها ، گوشتهایت و گوشتها ، استخوانها و مفاصلت را در حجاب نمی گرفتند، دیگر مجالی نمی یافتی که جواب سوال های من را بدهی.

تصدیق می کنی که مقدار ارزش هر عضو تو با حجابش سنجیده می شود و آنکه ارزشمندتر و آسیب پذیرتر است، محجوبتر هم هست اگر بخواهی از طبیعت هم برایت می گویم.
ادامه دارد متظر باشین.التماس دعا
منبع : 
      www.iranvairaniam.blogfa.com


87/3/3::: 11:49 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ رئیس جمهور اگربعضی چیزها نبود به مجلس نشان می دادم www.masahebdarim.parsiblog.com سند تو ال ممنون داغ داغ داغ داغ جالب
+ با عرض سلام ایدیهام هک شده فقط یه ایدی با نام ماصاحب داریم دارم انشاءالله اد کنید و به دوستانتون هم سند تو ال کنین ممنون ازتون ایدیم ma_saheb_darim313