زهراء و علی
اندم که در پسِ در پهلوی من شکستند
فریاد من از انجا علی علی علی بود
بر روی سینه من با میخ در نوشتند
این مزد گفتن یا علی علی علی بود
من هم به خون سینه بر روی در نوشتم
تنها گناه زهرا علی علی علی بود
با ریسمان کشیدند او را به سوی مسجد
پای برهنه تنها علی علی علی بود
در بین اتش و دود چون می زدم پر و بال
مرحم به دردم اما علی علی علی بود