زهراء و علی
اندم که در پسِ در پهلوی من شکستند
فریاد من از انجا علی علی علی بود
بر روی سینه من با میخ در نوشتند
این مزد گفتن یا علی علی علی بود
من هم به خون سینه بر روی در نوشتم
تنها گناه زهرا علی علی علی بود
با ریسمان کشیدند او را به سوی مسجد
پای برهنه تنها علی علی علی بود
در بین اتش و دود چون می زدم پر و بال
مرحم به دردم اما علی علی علی بود
سلام بنده از هک شدن ایدی هام ناراحت نیستم از این ناراحتم که از اد لیستای بزرگوارم شرمنده نشم شرمنده شدن خیلی بد زیر خدا هم بعضی وقتها که بنده اش گناهی می کند حتی کاری می کند که فرشته هاش هم نبین تا ابروی این بنده اش جلوی فرشته هاش نره و الانم از هک شدن ایدی ناراحت نیستم زیرا ایدی بدون اد لیست های محترم که ارزشی نداره به همین خاطر از اد لستهام شرمنده ام از این به بعد این متن پائین رو عاجزانه خواهش می کنم که شند تو ال کنین ممنون
ق.ظ): با عرض سلام یه خواهش دارم از شما اد لیستهای محترم ایدی های ma_saheb_darim313va314بنده هک شدند که پروفیلشون بود یکیش ما صاحب داریم و یکیش محمد امیری امیدوارم که اینو به همه سند تو ال کنین تا از اد لیستام شرمنده نشم ممنون send to al plsخواهشا عاجزانه تقاضا دارم ایدی جدید بنده برای اطلاعات بیشتر به وب لاگم مراجعه کنین ممنون www.masahebdarim.parsiblog.com به جاش ایدی masahebdarim رو اد کنین ممنون
ق.ظ): با عرض سلام یه خواهش دارم از شما اد لیستهای محترم ایدی های ma_saheb_darim313va314بنده هک شدند که پروفیلشون بود یکیش ما صاحب داریم و یکیش محمد امیری امیدوارم که اینو به همه سند تو ال کنین تا از اد لیستام شرمنده نشم ممنون send to al plsخواهشا عاجزانه تقاضا دارم ایدی جدید بنده برای اطلاعات بیشتر به وب لاگم مراجعه کنین ممنون www.masahebdarim.parsiblog.com
.....................ادامه مطلب می دانی که اگر غنچه گل در پوشش کاسبرگها قرار نمی گرفت ، هیچ وقت شکوفا نمی شد و به گل نمی نشست.
قبول داری که اگر میوه ها از پوست و حجاب در می آمدند، چقدر زود به فساد و نابودی کشیده می شدند وهم می پذیری که اگر مروارید شفاف و پر قیمت در درون صدف نبود، حوادث گوناگون زیر دریا چقدر زود شفافیت آن را می دزدیدند و از قیمت و ارزش می انداختند.
اگر حرفهایم را فهمیده باشی و از مثالهایم دلگیر نشده باشی مقصود و منظور مرا هم خوب درک کرده ای . چون من میخواهم گل وجودت شکوفا شود و قبل از شکوفایی ، بدست رهگذران هوسباز پژمرده نگردد.می خواهم جسم لطیف و آسیب پذیرت چون مروارید درون صدف باشد تا بدنبالت آیند و سراغت را بگیرند نه اینکه خودت قبل از طلب بیرون آیی و از ارزش بیفتی.
باور داری که اجتماع از گرگهای هوسباز و مارهای خوش خط و خال خالی نیست .و تو اگر به کانون خانواده ای پا گذاشته ای ، می خواهم چون قلب سالم و با نشاط در کانون خانواده ات در طپش باشی وتمام اعضای خانواده را از شور و نشاط خود لبریز کنی.
تو این خواهش های صادقانه را با فطرتت سازگار می بینی و از من می پذیری!؟ پس باز برایت می گویم .
شنیدم که از رشد و توسعه تمدن غرب بوسیله زنان بی حجاب می گفتی، زنانی که همراه و همدوش مردان، شخصیتی قبول برای خود فراهم کرده اند و روز به روز بیشتر مطرح می شوند!
این برداشت تو قصه غم انگیزی از مظلومیت زن دارد که من نه از زبان خود بلکه از زبان ویل دورنت ، دانشمند و فیسوف بزرگ غرب برایت تعریف می کنم . او در پشت این ظاهر و سراب فریبنده ، حقیقتی تلخ را بیان می کند :
ادامه مطلب...
جوابی به سوالات خواهرم( نامه )
سلام
(( حجاب، شکوفه عفاف و امانت خداست))
خواهرم
می پرسی چرا حجاب؟
تو همه اینها را می گویی و من حرفهایت را می شنوم اما چون رایحه پاکی و صمیمت را از کلامت استشمام می کنم ، جوابت را ، جواب تمام سوالهایت را می دهم اگر صبر داشته باشی و همراهم بیایی.
خواهر مسلمانم ، می دانی قبل از هر چیز می خواهم تو را به خاطرات دوران کودکیت بسپارم تویی که در خانواده ای مسلمان بدنیا آمدی و در بین مردمی مسلمان بزرگ شدی پوشش اسلامی را دیدی اما در گزینش آن به شک و تردید افتادی.
من می خواهم داستان تو را از زمان کودکیت شروع کنم.
یادت هست آنوقت ها که کوچک بودی و زشتی را هنوز نمی فهمیدی تازه طبیعت اطراف را شناخته بودی و پرندگان و پروانه ها را .
عروسکت را در آغوش می گرفتی و در عالم بچگی برایش مادری می کردی .
پاهای کوچکت خوابگاه عروسکت بود و گوشهایش محل ترنم لالایی ات .
ادامه مطلب...
سلام اینم قسمت سوم و قسمت پایانی، پی نوشت هر سه قسمت در ادامه مطلب هست امیدوارم که بهره کافی را برده باشین با منابع سنی هم نوشته شده این نشریه
مرا مجبور کردند و گفتند اگر بیعت کنی دست از تو بر میداریم وگر نه تو را می کشیم پس هنگامی که کسی را نیافتم با آنها بیعت کردم ? اما بیعت کردن من کار باطل آنها را حق جلوه نمی دهد و اینطور نیست که آنها حق میگویند . یا ابن قیس ! به آن کسی که دانه را شکافت و مردم را آفرید اگر در روز بیعت با ابوبکر چهل نفر همراه من بودند مثل آن چهار نفر ? دست نگه نمی داشتم و با آنان مقابله می کردم ? اما نفر پنجم را نیافتم . فردی پرسید : یا امیرالمومنین آن چهار نفر چه کسانی هستند ؟ حضرت فرمودند : « سلمان ? ابوذر ? مقداد و زبیر بن صفیّه قبل از آنکه بیعت مرا بشکند . وقتی که مردم با ابوبکر بیعت کردند چهل نفر از مهاجرین و انصار نزد من آمدند و با من بیعت کردند . من به آنان امر کردم که صبح روز بعد سرشان را بتراشند و با سلاح نزد من بیایند ? ولی فقط چهار نفر صبح آن روز نزد من آمدند و آن چهار نفر سلمان و ابوذر و مقداد و زبیر بودند. یا پسر قیس ! به خدا قسم اگر آن چهل نفر که با من بیعت کردند بر عهد خود وفا می کردند و صبح به خانه من می آمدند در حالی که سرشان را تراشیده بودند قبل از آنکه من با ابوبکر بیعت کنم ? آنگاه در برابر او ایستادگی می کردم و او را در برابر خدا محاکمه میکردم .
بیت الاحزان
حضرت زهرا3دردانه رسول خدا 9 شب و روز ناله میکرد و میگریست. اشکش باز نمیایستاد و شعله های درونش آرام نمیگرفت. بزرگان مدینه همه جمع شدند و نزد امیرالمومنین7آمدند. گفتند: ابوالحسن، فاطمه شب و روز میگرید. آرامش شبانه را از همه ما ربوده است. هیچکدام از ما نه شب میتوانیم بر بستر آرام بخوابیم و نه روز میتوانیم به کار خود قرار یابیم و از پی معیشت خود برویم. ما به تو گفتیم تا از او بخواهی یا شب بگرید یا روز.
علی 7 نزد بانو آمد و فرمود:« دختر رسول خدا، بزرگان مدینه میخواهند از تو درخواست کنم یا شب ها گریه کنی یا روزها.»
فاطمه3 فرمود:« اباالحسن، من چه مدت اندکی در میان آنها خواهم بود! رفتن من از بین آنها چقدر نزدیک خواهد بود! به خدا، نه شب ها آرام میگیرم و نه روزها ساکت میمانم، مگر اینکه به پدرم، رسول خدا 9 برسم.»(13)
ادامه مطلب...
خرمشهر را خدا آزاد کرد
این جمله مانند صدها جمله حکمت آمیزی که حضرت امام راحل قدس سره در مواقع حساس بیان نموده است، کلماتی عادی نیستند. پیامبر گرامی اسلام فرمودند هر کس چهل شبانه روز اعمالش را فقط برای خدا انجام دهد خداوند حکمت را از قلب او به زبانش جاری می سازد. اری این سخن در سایه اعمال خالصانه امام راحل توسط خدا بر دل حضرت امام افکنده شده و از قلب ان بزرگوار بر زبانش جاری شده است.
نیروی نظامی ایران هر قدر هم قوی می بود نمی توانست کاری از پیش ببرد. اگر کسی چنین فکر کند که ایران با عراق جنگ می کرد خیال و توهم کرده است؛ چراکه ایران با تمام ابرقدرتان آن زمان روبرو بود.
این جمله پیامی به خودی ها و پیامی به دشمنان داشت. پیام این جمله به خودی های این بود که هرگز به خود مغرور نشوید و خیال نکنید که هنری کرده اید. اگر خدا عنایت نمی کرد، شما نمی توانستید کاری بکنید. اما پیام این جمله به دشمنان این بود که شما با سربازان خدا و یاران او درافتاده اید و هر که با حق درافتد چیزی جز برافتادن در انتظار او نیست. رژیم بعثی عراق چون با حق درافتاد، برافتاد. آمریکا و اسرائیل نیز سرنوشتی جز سرنوشت رژیم بعثی ندارند. به امید آن روز.
اکبر ساجدی ، مدر س حوزه