در صورتی که تنها سررشته ای از هک و امنیت را داشته باشید میدانید که بسیاری از هکرها برای نفوذ به سیستم قربانی از IP او استفاده می کنند. با استفاده از این ترفند می توانید کاری کنید که IP شما برای همیشه دور از دسترس این افراد باشد و به نوعی به طور کامل IP خودتان را از دسترس دیگران مخفی نگه دارید.برا جواب رو ادامه مطلب کلیک کن
ادامه مطلب...
علم : علم به آموختن نیست.علم فقط نوری است که در دل کسی که خداوند تبارک و تعالی ارادهی هدایت او را نموده است واقع میشود. پس اگر علم میخواهی، باید در اولین مرحله در نزد خودت حقیقت عبودیّت را بطلبی؛ و به واسطهی عمل کردن به علم، طالب علم باشی؛ و از خداوند بپرسی و استفهام نمایی تا خدایت تو را جواب دهد و بفهماند.
حقیقت عبودیت :حقیقت عبودیّت سه چیز است اینکه بندهی خدا برای خودش دربارهی آنچه که خدا به وی سپرد است ملکیِتی نبیند، چرا که بندگان دارای ملک نیستند، همهی اموال را مال خدا میبینند، و در آنجایی که خداوند ایشان را امر نموده است که بنهند، میگذارند، و دیگر اینکه بندهی خدا برای خودش مصلحت اندیشی و تدبیر نکند؛ و دیگر اینکه تمام مشغولیاتش در آن چیزی منحصر شود که خداوند او را بدان امر نموده است و یا از آن نهی فرموده است. بنابراین اگر بندهی خدا برای خودش ملکیّتی را در آنچه که خدا به او سپرده است نبیند، انفاق نمودن در آن راهی که خداوند متعال به آن امر کرده است بر او آسان میشود و چون بندهی خدا تدبیر امور خود را به مدبّرش بسپارد، مصائب و مشکلات دنیا بر وی آسان میگردد. و زمانی که بنده به چیزی که خداوند به او امر کرده و نهی نموده است مشغول باشد، دیگر فراغتی از آن دو امر نمییابد تا مجال و فرصتی برای خودنمایی و فخر نمودن با مردم پیدا نماید.
پس چون خداوند، بندهی خود را به این سه چیز گرامی بدارد، دنیا و ابلیس و خلائق در برابر او خوار و ناچیز میگردد؛ و دنیا را به جهت زیاده اندوزی و فخر و مباهات با مردم طلب نمیکند، و آنچه را که از جاه و جلال و منصب و مال در دست مردم است به جهت عزّت و بالا بردن درجهی خویشتن طلب نمینماید، و روزهای خود را به بطالت و بیهوده رها نمیکند و این است اوّلین پله از نردبان تقوی.
خداوند تبارک و تعالی میفرماید:« آن سرای آخرت را برای کسانی قرار میدهیم که در زمین ارادهی بلند منشی و فساد را ندارند و تمام مراتب پیروزی و سعادت در پایان کار، انحصاراً برای مردمان با تقوی است.»
من تو را به نٌه چیز وصیت و سفارش مینمایم، زیرا که آنها سفارش و وصیّت من است به اراده کنندگان و پویندگان راه خداوند تعالی.
سه تا از آن نه امر دربارهی تربیت و تأدیب نفس است. و سه تا از آنها دربارهی حلم و بردباری است، و سه تا از آنها دربارهی علم و دانش است. پس آنها را به خاطرت بسپار، و مبادا در عمل به آنها از تو سستی سرزند!
اما آن چیزهایی که راجع به تأدیب نفس است: مبادا چیزی را بخوری که بدان اشتهاء نداری، چراکه در انسان ایجاد حماقت و نادانی میکند؛ و چیزی مخور مگر آنگاه که گرسنه باشی؛ و چون خواستی چیزی بخوری از حلال بخور و نام خدا را ببر و به خاطر آور حدیث رسول خدا را که فرمود:
« هیچ وقت آدمی ظرفی را بدتر از شکمش پر نکرده است. پس اگر خواست غذا بخورد که چارهای از آن نیست پس به مقدار ثلث شکم خود را برای طعامش بگذارد، و ثلث آن را برای آبش، و ثلث آن را برای نفس.»
و اما آن سه چیزکه راجع به بردباری و صبر است: پس کسی که به تو بگوید:اگر یک کلمه بگویی ده تا میشنوی به او بگو: اگر ده کلمه بگویی یکی هم نمیشوی!
و کسی که تو را ناسزا گوید، به او بگو: اگر در آنچه که میگویی راست میگویی، من از خدا میخواهم تا از من درگذرد؛ و اگر در آنچه میگویی دروغ میگویی، پس من از خدا میخواهم تا از تو در گذرد.و اگر کسی تو را بیم دهد که به تو فحش خواهم داد و ناسزا خواهم گفت، تو او را مژده بده که من دربارهی تو خیرخواه میباشم و مراعات تو را مینمایم.
و اما آن سه چیز که راجع به علم است: پس از علماء بپرس آنچه را که نمیدانی؛ و مبادا چیزی از آنها بپرسی تا ایشان را به لغزش افکنی و برای آزمایش و امتحان بپرسی. و مبادا از روی رأی خودت به کاری دست زنی؛ و در جمیع اموری که راهی به احتیاط و محافظت از وقوع در خلاف امر داری احتیاط را پیشهی خود ساز. و از فتوی دادن بپرهیز همانطور که از شیر درنده فرار میکنی، و گردن خود را پل عبور برای مردم قرار نده.
« گزیده ای از حدیث عنوان بصری به نقل از امام صادق: که آیت الله سید علی آقا قاضی به شاگردانشان میفرمودند که باید آن را در جیب خود داشته باشند و هفته ای یکی دو بار بخوانند»
دیده ازاد مردان اشکبار زینب است
کوه و صبر و استقامت بی قرار زینب است
در اسارت خلق را ازادگی اموخته
چون خدا در این اسیری پاسدار زینب است
انکه داغ شش برادر را به جان هموار کرد
تا بماند جاودان دین پیمبر زینب است
تازیانه خوردن و از دین حقکردن دفاع
فاطمه در این روش اموزگار زینب است
گر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود
خون پیشانی مدال افتخار زینب است
منبع : کتاب روضه الواعظین
هر شبی گویم که فردا یارم اید از سفر
چون که فردا می شود گویم که فردای دگر
انقدر امروز و فردا انتظارش می کشم
کاقبت روز فراق یار من اید به سر
من به امید وصالش زنده ماندم تاکنون
وه چه خوش اندم که باز اید نگارم از سفر
گر بیاید بوسه بر خاک کف پایش زنم
تا نماید لحظه ای بر حال زار من نظر
من که می دانم بیاید اخر ان دلدار من
لیک می ترسم نباشد ان زمان از من اثر
گر سر راهش بمیرم نیست غم ای دل چرا
زنده می گدم چو او بنماند از قبرم گذر
گر بیاید روزگار تیره ام روشن شود
شام هجران می شود از وصف روی او سحر
منبع :کتاب روضه الواعظین
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان امد وقت است که باز ایی
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
صد باد صبا اینجا با سلسله می رقصند
این است حریفت ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود ان شاهد هر جایی
ساقی چمن و گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
وی یاد تواام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف انچه تو اندیشی حکم انکه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفرست در این مذهب خود بینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین چگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل امد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
منبع : حافظ
...............ادامه مطلب قسمت اول پست قبل این
دراین میان ما باید چه کنیم؟ قرآن عاملی را برای شکست دشمنان اسلام معرفی میکند: ذلک بأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُون4 بخصوص درباره منافقین میفرماید اینها که شکست خوردند و اینها که ذلیل شدند بخاطر این است که فهم صحیحى نداشتند، درست نمىتوانستند مسأله را درک کنند. در مقابل از مؤمنین در بسیاری موارد تعریف مىکند و عامل پیروزى آنان را همین درک صحیح از مسایل میشمارد. بر ما است که چشممان را نبندیم و در مقابل، این تجربیات (همین تجربیات بعد از انقلاب که خودمان دیدیم) را بررسی کنیم و پند بگیریم: إِنَّ فِی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصار5. خدا را بهتر بشناسیم، سنتهای خدا را در تدبیر انسان و جوامع بهتر درک کنیم. خیال نکنیم همه چیز براساس همین اسباب عادی و جریانات طبیعی اداره میشود. البته أبی الله أن یجری الأمور إلا بأسبابها؛ اما اسباب منحصر به اسباب عادی نیست. نزول ملائکه هم یکی از اسباب است. اول خدا را بهتر بشناسیم، ایمان و یقین داشته باشیم به اینکه اگر کسانی خدا را یاری کنند، خدا آنها را یاری خواهد کرد: إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُم6. خیال نکنید اینها تعارف است، این حقیقت است. آیات قرآنى شعارهاى انسانگونة ما نیست، اینها مبتنى بر یک حقایق عمیق الهى، ثابت، و لایتغیر است سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْل7.
همانطور که ذکر شد یکی از وظایف قطعی ما این است که ، مطلب را خوب بفهمیم و نسبت به آن بیتفاوت نباشیم. وقتی فهمیدیم دشمن چه حیلههایی دارد، باید در مقابلش موضعگیری کنیم. آنها با این همه اصرار نقشههای شومشان را دنبال میکنند؛ ما با خونسردی و بیتفاوتی از کنارش نگذریم، زیرا پرداختن به این مسایل شکر نعمت خدا و انجام وظیفه است. نکته سومی که ما باید کاملاً به آن توجه داشته باشیم درک راههایی است که موجب دریافت رحمت الهی میشود. باید شرایطی که موجب نزول برکات خدا میشود را بشناسیم و راههایی که دشمن میخواهد در ما نفوذ پیدا کند و اهداف شوم خودش را محقق کند را نیز بشناسیم و در مقابلش موضع صحیح بگیریم. اگر کسانی در چنین موقعیتی درصدد برآمدند که این مسایل را بررسی کنند، این نشانه آگاهی، وظیفه شناسی، و قدردانی از نعمتهای خدا است، به شرطی که تداوم پیدا کند.
ادامه مطلب...